نمونه انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

انشا درباره بهترین هدیه ای که گرفتم

انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم : انشا نوشتن مثل اینه که قصه های قشنگ خودمون رو روی کاغذ نقاشی کنیم. هر بار که می شینیم و می نویسیم، می تونیم فکرها و احساساتمون رو با کلمه ها نشون بدیم. بعضی وقت ها معلم از ما می خواد که درباره موضوع های قشنگی مثل دوستی، طبیعت یا حتی شادترین اتفاقات زندگی خودتان را بنویسید. اینجوری می تونیم با نوشتن، هم به خودمون شادی هدیه بدیم و هم دوستامون و معلممون رو خوشحال کنیم. نوشتن انشا یعنی سفر کردن با خیال و دنیای کلمه ها، سفری که هیچ وقت خسته کننده نیست.

انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم
انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

بچه ها انشا نوشتن واقعا مثل قصه گفتن خودمونه. وقتی شروع می کنیم به نوشتن، همه فکرها و آرزوهای قشنگمون رو روی کاغذ میاریم. امروز می خوایم چند تا نمونه انشا براتون بزاریم در مورد بهترین هدیه ای که گرفتین. مطمئنم هر کدوم از شما یک خاطره شیرین و خاص دارین که وقتی یادش میفتین لبخند روی لبتون میاد. نوشتن این خاطره ها می تونه خیلی سرگرم کننده و لذت بخش باشه. اگر دوست داشتین می تونین انشا در مورد احترام به پدر و مادر رو هم بخونین چون اون هم یکی از قشنگ ترین موضوع هاست.

نمونه اول انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

مقدمه

هدیه همیشه برای انسان ها شیرین و خاطره انگیز است. فرقی نمی کند کوچک باشد یا بزرگ، مهم این است که از روی محبت و عشق داده شود. من هم در زندگی ام هدایای زیادی گرفته ام، اما یکی از آن ها همیشه در ذهنم ماندگار شد و هر بار که به آن فکر می کنم لبخندی روی لبم می نشیند.

متن اصلی

آن هدیه، یک کتاب داستان بود که در روز تولدم از طرف پدرم دریافت کردم. شاید برای دیگران یک کتاب هدیه ساده ای به نظر برسد، اما برای من دنیایی از رویاها و ماجراجویی ها را باز کرد. وقتی جلد رنگی و زیبای کتاب را دیدم، قلبم پر از شادی شد. در آن زمان من تازه به خواندن علاقه مند شده بودم و این کتاب به من کمک کرد تا بیشتر به مطالعه علاقه پیدا کنم.

هر صفحه اش پر از داستان هایی بود که مرا به دنیای قهرمانان و ماجراهای شگفت انگیز می برد. من یاد گرفتم که با خواندن می توان سفر کرد، چیزهای جدید یاد گرفت و حتی بدون رفتن به جایی، به سرزمین های ناشناخته رفت. آن کتاب هنوز هم در قفسه اتاقم است و هر بار که به آن نگاه می کنم، همان حس شیرین کودکی به سراغم می آید.

نتیجه گیری

به نظر من ارزش هدیه در بزرگی یا گرانی آن نیست، بلکه در احساسی است که به ما منتقل می کند. کتابی که گرفتم بهترین هدیه زندگی من بود، چون نه تنها شادی به من بخشید بلکه دری به سوی آینده و دانایی برایم باز کرد.

انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم
انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

نمونه دوم انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

مقدمه

زندگی پر از لحظه هایی است که با دریافت یک هدیه شیرین تر می شود. هدیه ها گاهی کوچک اند، اما اثری بزرگ در قلب ما می گذارند. یکی از زیباترین خاطرات زندگی من مربوط به هدیه ای است که همیشه آرزویش را داشتم.

متن اصلی

در روزی از روزهای تابستان، وقتی از مدرسه به خانه آمدم، در حیاط یک دوچرخه قرمز زیبا دیدم. باورم نمی شد! سال ها بود که آرزو داشتم دوچرخه داشته باشم تا بتوانم مثل دوستانم در کوچه بازی کنم. آن روز پدر و مادرم بزرگ ترین سورپرایز را به من دادند. من با شوق فراوان سوار دوچرخه شدم، حتی اگر چند بار زمین خوردم، باز هم از خوشحالی لبخند از لبم محو نمی شد.

دوچرخه برای من فقط یک وسیله بازی نبود. با آن آزادی را تجربه کردم، به جاهایی رفتم که قبلا نمی توانستم، و دوستان جدیدی پیدا کردم. آن هدیه نه تنها آرزوی من را برآورده کرد بلکه خاطراتی ساخت که هنوز هم وقتی به یادشان می افتم قلبم پر از شادی می شود.

نتیجه گیری

هدیه ها گاهی رویاهای کوچک ما را به حقیقت تبدیل می کنند. برای من بهترین هدیه همان دوچرخه ای بود که به من حس پرواز و آزادی بخشید. شاید حالا بزرگ شده باشم، اما آن دوچرخه و خاطراتش همیشه بهترین هدیه عمرم خواهد بود.

انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم
انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

نمونه سوم انشا در مورد بهترین هدیه‌ای که گرفتم

مقدمه

گاهی هدیه ای که می گیریم گران قیمت نیست، اما چنان ارزش و احساسی دارد که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. من در زندگی ام هدیه ای گرفتم که هر بار به آن نگاه می کنم، قلبم از عشق و دوستی پر می شود.

متن اصلی

آن هدیه نقاشی زیبایی بود که دوستم برای من کشیده بود. روز تولدم، او یک کاغذ رنگی آورد که روی آن تصویر یک درخت و خورشید بزرگ کشیده شده بود. شاید برای دیگران یک نقاشی ساده به نظر برسد، اما من می دانستم که دوستم ساعت ها وقت گذاشته و با عشق آن را کشیده است. این باعث شد ارزش آن هدیه برایم چند برابر شود.

هر بار که به آن نقاشی نگاه می کنم، به یاد می آورم که دوستی واقعی یعنی وقت گذاشتن و فکر کردن به خوشحالی دیگری. آن نقاشی همچنان روی دیوار اتاقم است و برای من نشانه محبت و دوستی خالصانه است. هیچ هدیه گرانی نتوانسته احساسی مثل آن به من بدهد.

نتیجه گیری

بهترین هدیه ها همیشه از دل می آیند، نه از جیب. نقاشی دوستم برای من ثابت کرد که ارزش واقعی یک هدیه در احساس و عشقی است که در آن نهفته است. این هدیه ساده اما پر از معنا، برای همیشه در قلب من ماندگار خواهد بود.

و در آخر

خب بچه ها حالا که چند تا انشا خوندیم حتما فهمیدین نوشتن چقدر می تونه قشنگ و سرگرم کننده باشه. انشا یعنی گفتن قصه های دل خودمون با کلمه ها. وقتی شروع می کنیم به نوشتن، می تونیم خاطره ها و آرزوهای قشنگمون رو زنده کنیم و حتی چیزهایی که فقط توی خیال داریم روی کاغذ بیاریم. هر بار که انشا می نویسیم مثل اینه که یه دریچه جدید به دنیای خیال و شادی باز می کنیم.
نوشتن باعث می شه بهتر فکر کنیم، قشنگ تر حرف بزنیم و حتی احساساتمون رو راحت تر نشون بدیم. برای همین معلم ها همیشه می گن انشا نوشتن خیلی مهمه. توی نشریه نوجوان ها همیشه می تونین کلی نمونه انشا جذاب پیدا کنین که کمکتون می کنه هم ایده بگیرین و هم انشاهای بهتری بنویسین. این نشریه دوست خوب شماست و همیشه کنار شما می مونه تا نوشتن براتون راحت تر و شیرین تر بشه.
اگر دوست داشتین می تونین انشا در مورد فضا رو هم بخونین. اونجا می تونین با خیال خودتون تا ستاره ها سفر کنین، روی ماه قدم بزنین و حتی به سیاره های ناشناخته سر بزنین. انشا نوشتن هیچ وقت تموم نمی شه چون دنیای خیال شما بی انتهاست.

 

 

مقاله رو دوست داشتی؟
1/5 - (1 امتیاز)
ارسال نظر
نظرت چیه؟
نویسنده :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها