ای دبستانی ترین احساس من

     

 خاطرات کودکی زیباترند

یادگاران کهن مانا ترند

درسهای سال اول ساده بود

آب را بابا به سارا داده بود

1ادبیات

درس پند آموز روباه وکلاغ

روبه مکار و دزد دشت و باغ

2ادبیات

روز مهمانی کوکب خانم است

سفره پر از بوی نان گندم است

 

کاکلی گنجشککی با هوش بود

فیل نادانی برایش موش بود

3ادبیات

با وجود سوز و سرمای شدید

ریز علی پیراهن از تن می درید

4ادبیات

تا درون نیمکت جا می شدیم

ما پر از تصمیم کبری می شدیم

پاک کن هایی زپاکی داشتیم

یک تراش سرخ لاکی داشتیم

5ادبیات

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت

دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستان ما از آه بود

برگ دفترها به رنگ کاه بود

6ادبیات

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ

خش خش جارو یا پا روی برگ

همکلاسیهای من یادم کنید

باز هم در کوچه فریادم کنید

7ادبیات

همکلاسیهای درد و رنج و کار

بچه های جامه های وصله دار

بچه های دکه خوراک سرد

کودکان کوچه اما مرد مرد

8ادبیات

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود

جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می شد باز کوچک می شدیم

لا اقل یک روز کودک می شدیم

9ادبیات

یاد آن آموزگار ساده پوش

یاد آن گچها که بودش روی دوش

10ادبیات

ای معلم یاد و هم نامت بخیر

یاد درس آب و بابایت بخیر

ای دبستانی ترین احساس من

بازگرد این مشقها را خط بزن

 

ای دبستانی ترین احساس من

بازگرد این مشقها را خط بزن

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
نقاشی‌های حیرت‌انگیز با زغال و گرافیت

‫3 نظر ارسال شده در “ای دبستانی ترین احساس من

  1. pary :

    دست گلتون درد نکنه بسیار عالی بود فقط باید اسم شاعرش را هم که به این زیبایی احساساتش را بیان کرده می نوشتید . 
    جناب آقای محمد علی حریری جهرمی
    اگر اسم نویسنده های داستان ها را هم مشخص می کردید بسیار عالی بود در هر صورت سپاسگزارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *