گنجینه جیحون یا گنج آمو دریا از ۱۷۰ نمونه طلا و نقره، مهم ترین اشیای باقی مانده از دوران امپراطوری هخامنشی است. مهم ترین مجموعه موجود از هنر فلزکاری هخامنشی و نیز نمادهای چند فرهنگی این امپراطوری است. مجموعه اشیا و سکه های طلایی و نقره ای مشهور به گنجینه جیحون در ساحل شمالی آمودریا به دست آمده است.
رودخانه بزرگی که از پامیر جریان دارد و به دریای آرال می ریزد، در نواحی بالای خود افغانستان را از تاجیکستان امروزی در آسیای مرکزی جدا می کند. زمانی که پارس ها بخش بزرگی از جهان از مصر و دریای اژه تا افغانستان و دره سند را در اختیار خود داشتند. آمودریا یا جیحون پرآب ترین رود آسیای میانه است که رود دوم سیر دریا است. آمودریا از کوه های پامیر سرچشمه گرفته و حدود ۱۱۲۶ کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی افغانستان با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان جاری است.
ظروف طلایی هخامنشی

جام طلا هخامنشی

او بخشی از اشیاء آن گنجینه را از آن ها خرید و به انگلیس برد، که سپس به موزیم نگلیس منتقل شد. این گنجینه زمانی کامل تر شد که “سراگوستوس فرانک” مدیر موزیم انگلیس تکه هایی از آن ها را از بازارهایی در راولپندی پاکستان و در نقاطی از هند خرید و به موزیم انگلیس برد.
پلاک طلایی هخامنشی
ارابه طلایی گنج جیحون

صورتی از نقش های مصری به چشم می خورد. اسب ها کوچک هستند (سایز Pony) و در کل تنها ۹ عدد از پاهای آن ها سالم مانده است. این ارابه شباهت زیادی به ارابه داریوش، که در مهرهای نگهداری شده در موزیم انگلیس است، دارد.
بازوبند طلا گنجینه جیحون

این دستبند، مشابه به دستبندهایی است که به عنوان هدیه به تخت جمشید آورده می شده و در نقش برجسته های مراسم که در دیوارهای تخت جمشید به تصویر کشیده شده است نیز به چشم می خورد. براساس نوشته های گزنفون، نویسنده ی یونانی (متولد حدود ۴۳۰ پیش از میلاد)، بازوبند از جمله اشیایی بوده که به عنوان هدیه افتخاری در دستگاه حکومتی هخامنشی به کار می رفته است. بخش های توخالی که در حلقه این بازوبند و در بال های شیردال ها به چشم می خورد، قبلا با شیشه یا سنگ های گرانبها پر بوده که به مرور زمان کنده شده اند.
سردیس طلایی گنجینه جیحون

این گنجینه در ساحل رود آمودریا (جیحون) یافته شده و بیش تر آثار آن متعلق به سده چهارم و پنجم پیش از میلاد است. بیش تر آثار این مجموعه دارای سبکی است که به عنوان سبک شناخته شده در دربار هخامنشی مشهور است. البته این سردیس ممکن است که یک تولید محلی باشد. این اثر صورت جوان بدون ریشی را نشان می دهد که گوش هایش نیز (برای گوشواره) سوراخ شده بوده. ممکن است این سردیس بخشی از مجسمه ای باشد که جنس دیگری مانند چوب داشته است.







