روزنوشته های کلانتر پفک؛ دورهمی با دوستان قدیمی

دورهمی با دوستان قدیمی
دورهمی با دوستان قدیمی

خب، خب، خب، می‌بینم که چشم‌هایتان از شادی برق زد تا مرا دیدید. می‌دانم که دیروز در غیاب من حسابی دلتان تنگ شده بود، ولی خب من هم گاهی اوقات برنامه‌ی فشرده‌ای دارم و ممکن است نتوانم به برخی از کارهای همیشگی‌ام برسم. البته این به این معنا نیست که من به برنامه‌ام اهمیتی نمی‌دهم ولی خب گاهی این‌جوری می‌شود.

حالا شاید بپرسید دیروز چه کار مهمی داشتم که دیگر نتوانستم برایتان از تجربیاتم بنویسم. راستش دیروز یک دورهمی دوستانه با دو دوست قدیمی دوران مدرسه داشتیم. جذاب است، نه؟

ماجرا از این قرار است که یکی از دوستان آن سال‌ها مرا در اینستاگرام پیدا کرد و برایم پیغام گذاشت. گفت یکی از بچه‌های دیگر را هم پیدا کرده و می‌خواهد یک قرار سه نفره بگذاریم و هم را ببینیم.

این اتفاق‌های قشنگ یک‌دفعه‌ای واقعاً آدم را خوشحال می‌کنند. هیچ گربه‌ی عاقلی هم که از چنین دورهمی دوستانه‌ای نمی‌گذرد. خب من هم که عاقل هستم. بنابراین دیروز در دورهمی شرکت کردم.

جایتان خالی، حسابی خوش گذشت. همان‌جا که بودم یک نکته‌ی مهم به ذهنم رسید. گفتم بیایم و این را به شما بگویم؛ اینکه به سراغ دوستان قدیمی‌تان بروید. حالا که فضای مجازی کار را راحت کرده. اسم دوستان سال‌های پیشتان را که دیگر خبری از آن‌ها ندارید در اینستاگرام جست‌و‌جو کنید و بعد پیدایشان کنید.

یک دورهمی چند نفره با دوستان قدیمی حسابی آدم را خوشحال و پر انرژی می‌کند. حالا هم که تابستان است. روزها بلندند و اوقات فراغت بیش‌تر از زمان‌های دیگر سال است. پس زودتر دست به کار شوید و این دورهمی را تدارک ببینید.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
دانلود آهنگ زیبای "خدا دوسم داشت" از مسعود امامی

برویم ماهی‌گلاسه بخوریم!

این را هم بگویم که خالی از لطف نیست. وقتی از دورهمی برگشتم غلطک مرا دید. گفت: «کلانتر کجا بودی؟ انگار چند ساعتی توی محله نبودی.» خندیدم و گفتم: «انگار تو هم استعداد کلانتری داری. خوب آمار مرا گرفته‌ای.»

و ماجرا را برایش تعریف کردم. بعد غلطک سرش را خاراند و گفت: «خب اینکه آدم چند ساعتی را با دوستانش خوش بگذراند خوب است ولی واقعاً چه حرفی می‌توانیم با دوستان چندین سال پیشمان داشته باشیم. به نظرم اگر می‌خواهیم با دوستانمان دور هم جمع شویم باید با همین دوستان جدیدمان باشد.» و بعد با انگشت به خودش اشاره کرد.

گفتم: «دوستان جدید به جای خود، دوستان قدیمی هم به جای خود. اتفاقاً آدم همیشه حرفی برای زدن با دوستانش دارد. چه این دوست‌ها جدید باشند و چه قدیمی.» غلطک گفت: «حالا بگو ببینم کی ما را به یک ماهی‌گلاسه دعوت می‌کنی؟»
خندیدم و گفتم: «داری از آب گل‌آلود ماهی می‌گیری؟»
گفت: «آره. چون می‌خواهم با آن ماهی‌گلاسه درست کنم. وای که من می‌میرم برای ماهی‌گلاسه!»

نتیجه‌ى ماجرای کلانتر پفک و دورهمی با دوستان قدیمی

اگر می‌توانید دوستان قدیمی‌تان را در فضای مجازی پیدا کنید و با آن‌ها قرار یک دورهمی بگذارید. دیدن آدم‌هایی که یک روز آن‌قدر دوستشان داشته‌اید و حالا مدتی است از آن‌ها بی‌خبرید می‌تواند کلی خوشحالتان کند. اصلاً روزهای بلند تابستان به چه کار می‌آیند اگر قرار نباشد دوستان قدیمی‌مان را ببینیم؟

توضیح عکس

از این عکس‌های باحال هم از خودمان گرفتیم. از همین‌ها که تویش ژست‌های مثلاً خفن می‌گیریم و خودمان را خیلی جدی نشان می‌دهیم. من هم که مشخص است سمت چپی هستم.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
روزنوشته های کلانتر پفک؛ خوشبختی هایتان را ببینید

اختصاصی نشریه‌ی اینترنتی نوجوان‌ها – یاسمن رضائیان

امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *