عذاب

عذاب فقط این نیست که طوفانی به پا شود و تو از کشتی نجات جابمانی

عذاب فقط این نیست که دست وپا بزنی در موج های دریا

به خاطر پرستیدن تکه های چوب

عذاب فقط صاعقه ای نیست که قبلش هشدارش را داده باشند

عذاب فقط سیل و زلزله ی قرن ها پیش نیست

عذاب فقط مال گذشته ها نیست

عذاب طوفانی است که سال ها می وزد و ما بی خبرانِ غافل از کشتیِ نجات به دنبال صخره ای برای نجات می گردیم

در باتلاق گناه دست وپا می زنیم و نمی فهمیم

در حال غرق شدنیم اما باز هم نمی فهمیم

عذاب این است که هر لحظه زلزله و سیل و صاعقه زیادتر می شود و تو می گذاری پای بلایای طبیعی

در حال غرق شدنیم اما

نمی فهمی و می گذاری پای بلایای طبیعی

عذاب نفهمیدن است نفهمیدن ما

عذابی عادی شدن است

عذاب این است که این مطلب را بخوانی و از آن ساده بگذری

عذاب این است که به خودت نیایی

اما بدترین عذاب این است که یک عمر است که بدون صاحبی،بدون امام

وتو نمی فهمی

تلاش نمی کنی که بیاید

عذاب این است که نفهمی بدترین بلا همین است

آری عذاب واقعی این است

یادداشت سردبیر :

    با تشکر فراوان از نویسنده این نوشته خانم زهرا جعفری فرد از اعضای فعال سایت.