عمارت آجری در دل باغی دلربا و زیر سایه درختان تنومند، گنجینه آثار فرهنگی استان کرمان است. عمارتی که شمایل خانه باغهای دوره پهلوی اول را دارد و نام هرندیاش میان کرمانیها شناخته شده است. این عمارت تاریخی حالا درهایش رو به بازدیدکنندگان باز است تا تاریخ این استان را با تماشا بنشینند.
کنار طاق ورودی باغ تاریخی هرندی، خودرو قدیمی در پارکینگ نیمه مخروب منتظر تصمیم گیری است، اما زیبایی اش همان ابتدا نظرها را جلب میکند. کمی جلوتر درختان سقف به آسمان زده شروع میشوند و حوضی که درست روبهروی در ورودی عمارت است. عمارتی سرپا و آماده برای قصه گفتن برای بازدیدکنندگان. در طبقه همکف، موزه ساز و موسیقی کرمان شروع میشود. سازهایی که تاریخی از نواهای یک سرزمین را به دنبال دارند، پشت هم در ویترینها ردیف شدهاند، اما خبری از صدای موسیقی در گوش این عمارت نیست.
اینجا تنها نتهای سکوت نواخته میشوند و باید به تماشای سازها قناعت کرد. توضیحات در حد همان چند خط ورقههای داخل ویترینهاست و جای نوازندهها و کارشناسان موسیقی برای شرح عاشقیهای این سازها خالی است. عجیب آن که در موزه ساز و موسیقی کرمان، جز دو عکس خبری از ایرج بسطامی نیست. خواننده شناخته شدهای که در زلزله بم جانش را از دست داد. موزه کرمان باید جایی باشد که نوای بسطامی یک دم در آن قطع نشود. او که عاشقانه کرمان را دوست داشت.
در طبقه دوم اما روی دیگری از تاریخ در انتظار است. یافتههای باستانشناسی کرمان جزء شناخته شدهترین آثار تاریخی هستند. آثاری که میتوان دهها موزه را به آن ها اختصاص داد، اما تنوع یافتههای تاریخی در کرمان تعجب بازدیدکنندگان را به همراه دارد. اشیایی که بهویژه در کاوشهای تپه باستان جیرفت به دست آمده است، در جاهای دیگر نظیر ندارد و هر کدام مدتی بازدیدکنندگان را پای ویترینها برای تماشا نگه میدارد.
موزهای برای باستانشناسی
آثار باستانشناسی شهر کرمان نه تنها شهرت جهانی دارد که حتی بخش مهمی از آن ها در موزه ملی ایران نگهداری و به نمایش گذاشته شده است. هدف از برپایی این موزه، معرفی تمدنهای کهن و باستانی استان پهناور کرمان و ارتباط تاریخی آن ها با محوطههای تاریخی هم جوار استان است که از جمله میتوان شهر سوخته، تل باکون، تخت جمشید، شوش و چغازنبیل را نام برد. بدین منظور با توجه به ترتیب دورههای تاریخی و تنوع اشیای موجود در این موزه با نمونههایی از اشیای باستانی مربوط به این مناطق در غرفههای مختلف موزه باستانشناسی آشنا میشویم.
این موزه از دو بخش کلی دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی تشکیل شده است و شامل غرفههای متعددی است. درغرفه شهداد آثار به نمایش گذاشته شده از کاوشهای باستانشناسی مجموعه باستانی شهداد است و شامل انواع ظرفهای سفالی، سنگی و فلزی ( برنز ) مربوط به هزارههای سوم و چهارم پیش از میلاد مسیح است. از سایر آثار این غرفه میتوان به گردنبندهای بسیار ظریف و ظروف سنگی شبیه به دوات اشاره کرد. آثار کشف شده از جازموریان شامل انواع سفالهای خاکستری رنگ بسیار ظریف و با نقوش زیبا به رنگ مشکی است.
آثار این دوره مربوط به اواخر هزاره سوم و اوایل هزاره دوم پیش از میلاد مسیح است. آثار مهم دیگری که از منطقه جازموریان به دست آمده است که متعلق به دوره پارتی سلوکی، آمیختهای از فرهنگ یونان، آسیای مرکزی، هند و فلات مرکزی ایران و میان رودان (بین النهرین) است. آثار موجود در یکی از غرفهها اغلب شامل سفالهای مختلف منقوش و نیز حیوانات کوچک برنزی زیبای یافت شده در کاوشهای جیرفت است. از سایر آثار مهم این بخش میتوان از ظروف برنزی کشف شده در بزنجان بافت نام برد. سفالهای لعابدار و اشیای فلزی و شیشههایی شامل انواع ظروف و پیهسوز و عطردان و نیز کتیبههای سنگی مربوط به قرون مختلف اسلامی نیز زینتبخش غرفه دوران اسلامی است.
ساز موزه موسیقی چطور کوک شد
فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی درباره موزه سازهای سنتی گفت: «در سال ۱۳۶۸ سازمان میراث فرهنگی، یکسری ساز از ایرج گلسرخی خرید. در سال ۱۳۷۸ استاد حسین مسعودکرمانی که کارمند سازمان میراث فرهنگی و آخرین نفری بود که به روش قدما تار میساخت و کتابی هم درباره آموزش ساخت تار دارد، اعلام کرد که قصد راهاندازی یک موزه ساز را در کرمان دارد.
این پژوهشگر گفت: «سیدمحمد بهشتی، رئیس وقت سازمان از این پیشنهاد استقبال و با راهاندازی موزه موافقت کرد. به این ترتیب موزه سازشناسی در باغ هرندی در سال ۱۳۸۰ افتتاح شد و سالها کاملترین موزه سازشناسی کشور بود. استاد مسعودکرمانی کل کارگاه سازسازی خود را هم به موزه اهدا کرد. من و برادرم نیز از سال ۱۳۸۲ به کمک این موزه آمدیم و حدود ۲۰۰ ساز را برای نمایش در اختیار موزه قرار دادیم. حتی با برخی دوستان فعال در حوزه موسیقی مانند کیوان پهلوان صحبت کردیم که او نیز کل مجموعه دف و دایره خود را که از نقاط مختلف کشور جمعآوری کرده بود، به موزه اهدا کرد.»
توحیدی گفت: «با صحبتهایی که با استاد علیاکبر مرادی داشتم، او نیز یک تنبور بسیار خوب را به موزه اهدا کرد و به این شکل، غنای موزه افزایش پیدا کرد. هم چنین یک سری اسناد تاریخی از جمله دستخط استادان روحالله خالقی، علینقی وزیری، تجویدی و پارتیتور استاد فرهت به موزه اهدا شده است. حدود ۳۰۰ عکس قدیمی از زمان قاجار با موضوع موسیقی نیز توسط برادرم، عماد توحیدی بهصورت امانی در موزه گذاشته شد که بسیاری از آنها در انبار هستند و تعداد محدودی هم بهنمایش درآمدهاند.»
تاریخ باغ هرندی
بانی باغ مرحوم عدل السلطان از نوادگان محمد اسماعیل خان وکیل الملک نوری بوده است. این باغ در سال 1313 شمسی به مبلغ چهل هزار تومان به مرحوم ابوالقاسم هرندی از متمولان آن دوره کرمان فروخته شد. این مجموعه از بناهای جالب توجه دوران اخیر است که به مناسبت توقف تاریخی پهلوی اول در مسیر آخرین سفر تبعیدش اهمیت تاریخی نیز یافته است، لذا ساختمان و قسمتی از باغ توسط مالک به وزارت فرهنگ و هنر اهدا شد و در نهایت سایر بخشهای آن خریداری شد. مجموعه باغ هرندی که در زمان احداث آن خارج از شهر کرمان قرار داشت، کلیه ویژگیهای یک باغ ایرانی را دارا بوده است.
بر اثر مرور زمان این باغ دستخوش تغییرات زیادی شده است. خاندان هرندی در کرمان شهرت زیادی دارد و اقدامات بسیار ارزندهای انجام داده است، مثلا اولین نیروگاه برق و دهها پروژه دیگر در کرمان، به همت آن ها ساخته شد. آن ها در زمان قاجار باغی را از عدل السلطان، نایب الحکومه کرمان خریدند که بعدها به نام باغ هرندی شهرت پیدا کرد. صاحب ملک در زمان پهلوی، خانه – باغ خود را به اداره فرهنگ و هنر هدیه کرد و بعد از انقلاب به سازمان میراث فرهنگی رسید و به موزه تبدیل شد.