غزل شماره ۱۰۶ حافظ

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده گزند مباد

سلامت همه آفاق در سلامت توست

به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

جمال صورت و معنی ز امن صحت توست

که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد

در این چمن چو درآید خزان به یغمایی

رهش به سرو سهی قامت بلند مباد

در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد

مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد

هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند

بر آتش تو بجز جان او سپند مباد

شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی

که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد

تعبیر:

از اینکه همیشه سلامت و تندرست هستی خدا را شکر نمی کنی. با اینکه ظاهرا” خشن هستی اما باطنی بس لطیف داری. از چشم زخم ایمن هستی. رقیب نداری از طعنه ی اطرافیان نرنج. کار خودت را انجام بده. حاجت تو برآورده می شود.

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
غزل شماره 492 حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *