من حبس شدم قرار شد پر نزنم/از عشق تو بر قلب دگر سر نزنم
باشد که تو هم به یاد من باشی و عشق/بی یاد تو سوی آسمان پر نزنم
من حبس شدم قرارشد دم نزنم/از پر زدن و رهایش حرفی نزنم
محبوس در عشق تو بمانم همه عمر/باشد که ز برگ خاطرت پر نزنم
من ساز شدم قرار شد بد نزنم/ازنفرت و کینه و پلیدی نزنم
تو نت به نت ترانه هایم گشتی/من بی مدد یاد تو هرگز نزنم
من آب شدم قرار شد یخ نزنم/بر آب زلال زهر هجران نزنم
در راه رسیدن به عشقت هرگز/من سر به ره اهالی غم نزنم
من باد شدم قرار شد هو نزنم/بی یاد تو سر به قاف هرگز نزنم
در راهروی عشق تو چرخیدم و من/زنگ دل هیچ کس عمدا نزنم
من خرد شدم قرار شد دم نزنم/در مکتب تو غرور بر هم نزنم
یک درس به مکتبت به من دادی و بس/بر قلب کسی ز پشت خنجر نزنم.
اثری از: فرزانه رازی از اعضای سایت
خیلی قشنگهههههههههههههههه باریککککککککککککککککککککککک
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود):
خیلی قشنگ بود……………………
من از شعرت خوشم اومد……..
ادامه بده…………………
امیدوارم موفق باشی…