داستان حسنک کجایی کتاب دوم دبستان
نوجوانان دیروز در کتاب های فارسی دبستان درسی را می خواندند که نامش «حسنک کجایی» بود. می خواهیم شما را با داستان حسنک کجایی کتاب دوم دبستان دهه شصتی ها آشنا کنیم.
یکی بود یکی نبود/ زیر گنبد کبود…/ روزگاری توی دشتستون دور/ پای کوه سر بلند پر غرور/ که سرش ابرا رو قلقلک می‌داد/ تا که از چشمای ابرای سفید/ اشک خوشحالی بیاد…
متن داستان
گاو ما ما می کردگوسفند بع بع می کردسگ واق واق می کردو همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.
حیوانات مزرعه گرسنه بودند و هر کدام با صدای خود حسنک را صدا می زدند تا بیاید و …
نویسنده داستان حسنک کجایی؟
خالق داستان مشهور حسنک کجایی بسیار گمنام بود.محمد پرنیان، نویسنده این منظومه، این کتاب را در سال ۱۳۴۹ و زمانی که ۱۹ ساله بود به چاپ رسانید و با اینکه بخشی از این داستان در کتاب های فارسی ابتدایی البته به شکل دیگری آمده بود اما بارها مورد آزار مامورین حکومت شاه قرار گرفت و به زندان افتاد.
جوان انقلابی
پرنیان در فضای فرهنگی رشد کرد و در نوجوانی به علت رفت و آمد به حسینیه ارشاد به فضای هنر سیاسی مذهبی گرایش یافت. در سال‌های ۴۸،۴۹ جرقه اولیه این قصه به ذهن پرنیان رسید که در اتوبوس تجریش به سمت قیطریه می‌رفت. داستان «حسنک کجایی؟» بسیار سریع و در مدت چند روز نوشته شد. پرنیان پس از این کتاب ، کتاب دیگری منتشر نکرد.
او که معلم ساده ای بود بعد از آزادی از زندان ،به شمال کشور رفت و زندگی بی سر و صدایی را آغاز کرد. این قصه هر چند بعدها از کتاب فارسی حذف شد اما بعد از انقلاب چند بار تجدید چاپ شد. تا این که محمد پرنیان در یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ بر اثر سکته قلبی و در سن ۶۲ سالگی برای همیشه از کودکان ایرانی خداحافظی کرد و به دیار باقی شتافت. این داستان برای پدر و مادرهای شما پر از خاطره کودکی شان است. حتما داستان را برای آن ها هم بخوانید.
واقعا خیلی داستان آموزنده ای بود. البته در اون زمان
روحش شاد یادش گرامی باد