در اکثر کشورهای دنیا اطلاعات جامع بازار کار وجود دارد. یعنی مشاغل موجود در جامعه، شاغلین، نیازهای آینده نزدیک و دور بازار کار و در نتیجه بازار کار نیازهای آموزشی آینده را تعیین می کند.
دانش آموزان هم با توصیه های کارشناسان ذیربط با توجه به این آمار وارد رشته های مورد علاقه که در سطح توانمندی آن ها باشد، می شوند.
متاسفانه این امر در کشور ما هنوز شکل نگرفته است.
نظام آموزشی فقط بر اساس نمره تعیین می کند که کدام دانش آموز وارد کدام رشته شود و در مرحله بعد هم خانواده ها، جوّ اجتماعی، موقعیت خاص بعضی از مشاغل مانند گروه پزشکی که البته تعداد آنها زیاد هم نیست، موجب گرایش به برخی رشته ها می شود، غافل از آن که با این روند روز به روز وضعیت رابطه آموزش و بازار کار در کشور ما بدتر می شود.
نتیجه چیست؟ بیکاری قشر تحصیلکرده ای که یا با صرف هزینه های دولتی یا با هزینه کرد خانواده ها موفق به دریافت مدرک تحصیلی شده اند اما کار ندارند.
چاره کار چیست؟
خیلی ساده است باید ما از نیازهای بازار کار باخبر باشیم.
تحت تأثیر جو خاص برخی رشته ها نباشیم.
محیط اطراف خودمان را از جهت مشاغل موجود با دقت نگاه کنیم.
خلاقیت داشته باشیم، دنبال ایده های جدید برای شغل باشیم.
و در آخر با دقت مشاغل و حرفه هایی را که در شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش ارائه می شوند، بررسی کنیم.
لازم است به یک نکته مهم در این رابطه اشاره کنم. در جامعه ما جوّ فرهنگی حاکم در مورد رشته های فنی و حرفه ای باید اصلاح شود. نباید فقط دانش آموزانی که نمره کافی برای ورود به رشته های ریاضی، تجربی، انسانی و معارف را ندارند، وارد شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش بشوند. یک نکته دیگر هم اضافه کنم در کشورهای اروپایی هم اکنون بیش از 50 درصد دانش آموزان وارد رشته های فنی وحرفه ای می شوند و خیلی زود هم به شغل دست پیدا می کنند. در بسیاری از کشورها دانش آموزان این رشته ها از سال نهم یا دهم که وارد این شاخه می شوند و بخشی از زمان آموزش را در مدرسه و بخش بیشتری را در کارگاه ها می گذرانند، حقوق هم دریافت می کنند.
داشتن شغل از بسیاری از معضلات اجتماعی مانند افسردگی، اعتیاد، سرقت و… جلوگیری می کند.
پس خوب به این موضوع فکر کنیم داشتن شغل مهم تر است از فقط مدرک تحصیلی داشتن.
باز هم با ما همراه باشید
اختصاصی نشریهی اینترنتی نوجوانها