مختصری از زندگینامهی شهید

حسن آقا ربپرست متولد سال ۱۳۲۵ زادهی اصفهان، از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود.
او در سال ۱۳۴۳ در رشتهی ریاضی دیپلم گرفت و وارد دانشگاه افسری ارتش شد و با درجهي ستوان دوم فارغالتحصیل شد.
حسنآقا در سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دورههای نظامی عازم انگلیس شد و دو سال بعد به آمریکا رفت و دورهی جنگهای شیمیایی را گذراند. در سال ۱۳۵۳ بار دیگر به آمریکا رفت ولی در بازگشت به عتبات عالیات رفته و در نجف نزد امامخمینی رفت و در ملاقاتی که با ایشان داشت آمادگی خود را در هرگونه فعالیت سیاسی و مبارزاتی اعلام کرد.
آقا ربپرست در بهمن ماه سال ۵۷ به مدرسهی رفاه – ستاد استقبال از امام (ره) – پیوست و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در «کمیتهی انقلاب» در ستاد مشترک ارتش حضوری فعال یافت.
وی پس از انسجام اولیهی ارتش به «ادارهي دوم ستاد مشترک» منتقل شد و با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به «لشگر ۹۲ زرهی» در خرمشهر پیوست.
شهید آقا ربپرست علیرغم اینکه کاندیدای فرماندهی ستاد مشترک ارتش و تصدی پست وزارت دفاع بود، با انتخاب شخصی به نیروی زمینی پیوست و معاونت عملیات «لشگر ۹۲ زرهی اهواز» را بر عهده گرفت.
سرهنگ حسن آقا ربپرست در مهر ماه سال ۶۳ ، در جزیرهی مجنون، در جادهی سید الشهداء مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به همراه سرهنگ عملیاتی و سروان صدیقی به فیض شهادت نایل آمد.
کتاب سوغات کربلا کتابی با چند راوی
کتاب سوغات کربلا که جلد اول از پنج جلد حکایات سرداران است خاطرات زندگی شخصی و دوران دانشجویی و دوران جبههی شهید حسن آقا ربپرست را در قالب خاطرات کوتاه و شنیدنی از دوستان ایشان روایت کرده که هر کدام از این خاطرات به شناخت روح والای شهید کمک میکند؛ به اینکه ایشان چقدر خوشقلب، مهربان و در عین حال مقتدر و مؤمن بودند.
در یکی از حکایات میخوانیم که حتی ایشان پس از شهادت به کمک یکی از دوستان قدیمیاش آمده و با امداد غیبیاش باعث شده که دوستش به دست عراقیها اسیر یا کشته نشود.
تصویرگریهایکتاب سوغات کربلا نیز بسیار هنرمندانه و زیبا هستند و به ترسیم فضای آن دوران کمک کردهاند.
سوغات کربلا
نویسنده: حمیدرضا گلچین
تصویرگر: رشید کارگر
انتشارات: نشر شاهد
اختصاصی نشریهی اینترنتی نوجوانها – زهرا امیربیک