معرفی کتاب هستی
نام کتاب: هستی
نویسنده: فرهاد حسن زاده
انتشارات: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
بخشی از داستان
دستم شکسته بود. دست شکستهام توی گچ بود و از گردنم آویزان. تازه، درد هم میکرد. ولی جرات جیک زدن نداشتم، از ترس بابا. بابا هم جیک نمیزد، به جایش غلغل میکرد. عینهو دیگ آبجوشی که آبش از کنارههای درش بزند بیرون، جیز و جیز جوش میزد و راه میرفت. آن قدر عصبانی بود که اگر تمام نخلهای آبادان و خرمشهر را هم به نامش میکردی خوشحال نمیشد. یا حتی اگر تمام کشتیها و لنج های بندر را میدادی، یا حتی…
– بیا دیگه ادبار.
هر کس نمیفهمید فکر میکرد اسم من ادبار است. در حالی که معنی بدی داشت. نمیدانم چی، ولی هرچه بود، بد بود. من هم یواش میرفتم. چون میترسیدم. میترسیدم از پلهها بیفتم و دوباره شر به پا شود. دلم نمیخواست باز بروم توی اتاق گچ و دکتر بدری آن یکی دستم را هم گچ بگیرد. بابا پایین پلهها ایستاد و نگاهم کرد. آفتاب دم ظهر چشمهاش را تنگ کرده بود. عینک دودیاش را یادش رفته بود بیاورد. سفیدی تخم چشمهاش معلوم نبود ولی میدانستم چهقدر از دیدن من برزخ است. همان طور که بدجور نگاهم میکرد، گفت: «بذار برسیم خونه، بلالت میکنم!»
نگاهی به کتاب
هستی از آن دسته داستان هایی ست که معرفی و نقد آن بسیار مشکل است چرا که یکی از بهترین رمان های نوجوان ایرانی است و استقبال زیادی از آن شده است. آقای حسن زاده با سابقه درخشانی که در کارنامه ادبی خود دارد آثار زیادی را روانه بازار کرده که همیشه برای نوجوان ها محبوب بوده است.
هستی شخصیت اصلی داستان با توجه به اینکه دوست نداشت دختر باشد به خوبی توانسته در ذهن ها کاملا تجسم شود و من به شخصه روزها با هستی قصه همزات پنداری کردم. شخصیت ها همه و همه کاملا برنامه ریزی شده در کنار هم چیده شده اند و هیچ شخصیت بیهوده ای در داستان یافت نمی شود حتی سیاه لشکر ها هم در کامل کردن داستان نقش بسزایی دارند.
و اما شخصیت اصلی داستان هستی. شخصیتی که پس از انتشار این رمان در مراکز کانون پرورش فکری به محبوب ترین شخصیت داستانی تبدیل شد! اگر شما هم کانونی هستید حتما می دانید که سر برداشتن این کتاب از قفسه همیشه دعوا های زیادی صورت می گرفت!
شخصیت های کتاب هستی
پدر هستی آدم بداخلاق و عجیبی است اما در کنار مادری مهربان قرار گرفته تا شخصیت منفورش با مهربانی مادر مکمل باشد. فضا سازی داستان بسیار کامل است. با این که محل داستان در جنوب کشور است اما می توان تمام داستان را به صورت فیلم هنگام خواندن کتاب در ذهن تجسم کرد. شروع داستان بسیار جذاب است. از یک اتفاق جالب وارد داستان می شویم و درگیر می شویم.
پایان داستان نیز بسیار احساسی است که خواننده نمی تواند چند لحظه باور کند که داستان تمام شده است!
و در آخر موضوع داستان بسیار مناسب گروه سنی د و ه است. داستان دختری نوجوان که دختر بودن را دوست ندارد این موضوع دغدغه بسیاری از دختران نوجوان است!
اگر هنوز تصمیم نگرفتید که این داستان را بخوانید بخشی از افتخارات این کتاب را برایتان می گذاریم تا تصمیم نهایی را خودتان بگیرید.
افتخارات کسب شده
نامزد کتاب سال ایران
برنده نشان لاک پشت نقرهای جشنواره کتاب لاکپشت پرنده
برگزیده شورای کتاب کودک
نامزد کتاب سال شهید غنیپور
برگزیده بهترین فیلمنامه اقتباسی جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان
نامزد کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
برگزیده مخاطبان کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
گفتگو با استاد فرهاد حسن زاده نویسنده نوجوانان (همراه با فیلم)