فاضل رشیدی نوجوان نویسنده
نوجوان نویسنده فاضل رشیدی در این شماره از گفتگوهای یکفنجون گپ با نوجوانان همراه و هم صحبت شده است.
خودتان را معرفی کنید؟
فاضل رشیدی ، متولد1383 و ساکن مشهد مقدس و دانش آموز رشته تجربی هم هستم
چطور به سمت حرفه نویسندگی رفتید؟
از بچگی نوشتن را دوست داشتم، چه در درس انشا، چه داستان های کوچک و بزرگی که خودم یادداشت می کردم.
از دوره اول متوسطه هم که سردبیر نویسنده های نشریه دانش آموزی «درگوشی» شدم و خیلی بیشتر و بیشتر نوشتم و همیشه احساساتم را در متون خود انتقال می دهم و سعی می کنم با نوشتن داستان هایی ثبت شان کنم.
در طول نوشتن چند کاغذ مچاله کرده اید؟
اصولا نوشته هایم را داخل وسایل الکترونیک می نویسم اما ، متن هایی که روی کاغذ نوشتم اکثریت شان به سرنوشت مچاله شدن و محو شدن دچار شدند.
اغلب نوشته های شما در چه موضوعی و چه زمینه ای است؟
نود درصد نوشته هایم راجع به مشکلات اجتماعی می باشد. سعی می کنم با نوشته هایم نشان بدهم که ، آره، این موضوع وجود دارد و هنوز رفع نشده است؛ یا از تلخی های یک موضوع بگویم که شاید افراد بتوانند از باری که روی دوش قربانی های آن موضوعات است مقداری کم کنند. اما در ژانر های عاشقانه، کمدی ،طنز و… هم مطلب می نویسم.
ویژگی های یک نوجوان نویسنده چیست؟
ویژگی یک نویسنده ، دلسوز بودن و حامی بودن اوست. طوری که وقتی یک متنی را می نویسد باید از یک موضوعی حمایت کند. یکی از بزرگترین ویژگی های نویسنده های خوب هم از نظر من عاشق بودن است. چون تا عاشق نوشتن نباشی نمی توانی یک اثر جذاب و متحیر کننده خلق کنی.
اگر می‌توانستید همین الان یک کتاب منتشر کنید اسمش را چه می گذاشتید و چه موضوعی داشت و چه قدر در زمان تان صرفه جویی می شد؟
اسمش را می گذاشتم «هیولای غار» . موضوع اش هم راجع به یک پسرکی بود که از همه طرف طرد شده بود و وقتی از شهر فرار می کند وارد یک غاری می شود . با یک هیولای مهربان دوست می شود و آن هیولا تا رسیدن به موفقیت ها و آرزوهای پسرک پا به پایش حرکت می کند. چقدر در زمانم صرفه جویی می شد؟ باید بگویم خیلی زیاد چون فرآیند نوشتن یک کتاب خیلی طولانیه، اول اینکه داستان نوشتن زمان زیادی می برد، بعد ویراستاری اولیه و خود مراحل چاپ کتاب هم که غول بزرگی هستند.نمی توانم دقیق بگویم اما قطعا بیشتر از ۶ ماه!
کتابی که در آینده منتشر می کنید چه نام دارد و درباره چیست؟
کتاب بعدی ای که قرار است آماده کنم همان «هیولای غار» هست. اما بعد از آن در ذهنم کار روی یک کتابی است که قرار است راجع به یک سلسله شاهنشاهی صحبت کند که مردم را جادو کردند و به آنها ظلم می کنند. کمی فانتزی و تخیلی است اما قراراست در آن به موضوعات اجتماعی زیادی بپردازم.
به عنوان یک نوجوان نویسنده به نوجوانان کتاب معرفی کنید.
می توانم کتاب قشنگ و معروف «شاهزاده کوچولو» و همینطور رمان تاثیر گذار «کوری»و داخل پرانتز هم بگویم که ( کتاب «پاستیل های بنفش هم» خیلی قشنگ و جذاب است)
الگوی شما در نوشتن کیست؟
قطعا هر نویسنده ای برای نوشتن آثار تاثیر گذار نیاز به یک الهام بخش و الگو دارد.الگوی ایرانی من در نوشتن جناب «احمد شاملو» هستند و همینطور الگوی خارجی ای که دارم «آنتوان دوسنت اگزوپری» می باشد.
حس شما نسبت به این کلمات در یک کلمه:
مدرسه: سرگرمی
اقتصاد: خفن
قلم: سلاح
گوشی: خانواده
ساعت: منبع
یک بیت شعری که دوست دارید؟
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
«ژاله اصفهانی»
نوجوان نویسنده دراوقات فراغت چه می کند؟
من در اوقات فراغتم کلی کار دارم که انجام می دهم، مثلا کارهای عقب مانده قبلی را انجام می دهم، یا با دوستانم حرف می زنم، ممکن است بروم بیرون با دوستانم و قدم بزنیم، همینطور گوش کردن به موسیقی و خواندن کتاب هم جزء کارهای اصلی در روزمره من هستند.
نمی دانم واکنش بقیه چه باشد اما گاها شهربازی، باغ وحش و حتی به پارک های شهر می روم و قدم میزنم و بازی می کنم.
فعالیت های شما جز نویسندگی چیست و چه مقاماتی کسب کردید؟
تولید محتوای ویدیویی، ویدیوکست، پادکست ،مقاله نویسی، فیلمنامه نویسی، نقد فیلم و سریال ها،فعالیت های درسی،تدریس،اجرا و گویندگی و گاها شاید یکم هم شعر بگویم
همینطور مقام های من:
زمانی که دانش آموز ابتدایی بودم نویسنده برتر موسسه فرهنگی آموزشی امام حسین(ع) شدم
نشریه‌ی ما مقاماتی در ناحیه و استان داردیک رتبه سوم در ناحیه ،سه رتبه اول در ناحیه ،یک رتبه برتر در استان ،یک رتبه دوم در استان و یک رتبه اول در استان
همینطور مقاله اول استان در جشنواره نوجوان سالم.و در زمینه تحصیلی قبولی در مرحله اول المپیاد های نجوم، اقتصاد و مدیریت و علوم زمین. قبولی در المپیاد سیاست گذاری در «مدرسه سیاست گذاری» گواهی شرکت در چالش زمستانه المپیاد جهانی اقتصاد (IEOx) چاپ یک کتاب داستان کوتاه به صورت گروهی از طرف نشر «کتاب ه».
چطور به این موفقیت ها دست پیدا کردید؟
قاعدتا این مقامات که بخش کوچیکی هستند که یک نفر م یتواند با برنامه ریزی درست و توجه به استعداد هایش و علاقه هایش به دست بیاورد. قطعا اگر توجه به علایق و استعداد ها خصوصا در دوره ی نوجوانی باشد قرار است دوره ی پر افتخاری برای آن شخص باشدپس حواستان حتما به علاقه و استعدادتان باشد.
یکی از سوتی های خنده داری که دادید را تعریف کنید؟
من یادم می آید در یکی از جلساتی که مخصوص نقد کتاب در یکی از کانون های پرورش فکری بود. من کتاب را مطالعه کردم و اصلا ازش خوشم نیامد و به فرد کناری ام که حدس می زدم پسر باحال و پایه ای باشد کلی بد گفتم از کتاب و با تند ترین لحن کتاب را تخریب کردم. او هم فقط لبخند میزد و تایید می کرد. تا اینکه نقد همه مان تموم شد و موقع دفاعیه نویسنده دیدم پسر کنارم بلند شد تا از کتابش دفاع کند و من آب شدم…
نویسندگی و اقتصاد؟ چطور به هردو علاقه مند شدید؟
به نظرم کسی که به اقتصاد علاقه مند می شود ، قطعا یک روحیه مسئولیت پذیری از نوع اجتماعی دارد. طوری که دوست دارد وضع و رفاه مردم را از چیزی که هست بالاتر ببرد. من این کار را دوست دارم با اقتصاد و نویسندگی انجام بدهم و دقیقا برای همین است که بیشتر نوشته هایم در موضوع اجتماعی و باز بیشتر آن بخش سیاه و تاریک اجتماع می‌باشد.
کسانی که می خواهند نویسنده شوند از کجا شروع کنند؟
کسانی که قرار است نوشتن را شروع کنند، فقط باید بنویسند. تمرین هنر نویسندگی چیزی جز نوشتن نیست. هرچی بیشتر بنویسند هم خبره تر و هم حرفه ای تر می شوند. و این هم از ذهنتان دور کنید که قرار است در اولین کارتان یک رمان ده جلدی بیرون بدهید، داستان کوتاه بنویسید، ناداستان های کوتاه بنویسید، حتی خاطرات و روزمرگی خودتان رو بنویسید! بنویسید، بنویسید و بنویسید!
هدف و برنامه ریزی نوجوان نویسنده برای آینده چیست؟
از لحاظ نویسندگی که قصد دارم کتاب هایی که بالاتر شرح دادم را به مرحله چاپ برسانم. از نظر تحصیلی می خواهم در دانشگاه های خیلی خوب تحصیلم را ادامه بدهم.همین طور یک هدف دیگر دارم آن هم ساخت یک N.G.O که به دست نوجوان ها و جوان ها اداره بشود.
صحبت شما با نوجوان ها؟
به عنوان یک دوست می خواهم به تمام بچه ها بگویم، که لطفا از زمانتان به بهترین نحو استفاده کنید. علاقه هایتان را کشف کنید، برای خودتان هدف بچینید و برای بدست آوردن اهدافتان برنامه ریزی کنید و بجنگید. استعدادهایتان راهم نادیده نگیرید، پرورش شان بدهید و تبدیل به اعجوبه ای بشوید که قراره دنیای خودش را بسازد.
کلام آخر؟
اول از همه از مادرم و خانواده ام تشکر می کنم که کنارم بودند و هستند.در مرحله دوم از مدرسه مان تشکر می کنم که تا جایی که توانستند برای رشد و پیشرفت ما تلاش کردند.از دوست خوبم «امیرحسین زنده دل» بابت همراهی اش تشکر می کنم.همینطور می خواهم از نشر «کتاب ه» هم بخاطر چاپ کتاب مان تشکر کنم. و در آخر تشکر می کنم از خودم که تا اینجا قوی ماند و کسانی که کنار من بودند تا به این نقطه برسم.
امیدوارم روزی که نوجوان های این سایت وارد دوره جوانی خودشان شدند کلی تجربه و استعداد و مهارت خفن داشته باشند.
گفتگو :سجاد زین العابدین
گفتگو با نوجوانان موفق ایرانی را در صفحه یک فنجون گپ بخوانید.
