ای که دایم به خویش مغروری
گرد دیوانگان عشق مگرد
که به عقل عقیله مشهوری
مستی عشق نیست در سر تو
رو که تو مست آب انگوری
روی زرد است و آه دردآلود
عاشقان را دوای رنجوری
بگذر از نام و ننگ خود حافظ
ساغر میطلب که مخموری
تعبیر:
خود را از بقیه جدا می دانی و به خودت مغرور شده ای. فکر می کنی از تو عاقل تر کسی دیگر نیست، اگر به خدا نزدیک شوی عشق به حق تعالی تو را از بندهای غرور و ریا جدا می کند و از غم ها و دردهای دنیوی خلاص می شوی و نامت به نیکی همه جا یاد می شود و به حاجات خودت می رسی.