استاد محمدرضا شجریان ستاره بی بدیل هنر ایران بعد سالها بیماری به دیدار معشوق شتافت
او که متولد 1 مهر 1319 شمسی بود در خانواده ای مذهبی در شهر مشهد متولد شد . پدرش از قاریان قرآن بود وخودش نیز از کودکی ، قرآن را با صدایی خوش تلاوت می کرد . در جوانی آواز خواندن را در برنامه گلها ی رادیو آغاز کرد اما از آنجا که در آن زمان پرداختن به خوانندگی چندان پسندیده نبود و برای این که مبادا پدرش از این کارناراحت شود، نام هنری خود را سیاوش بیدگانی انتخاب کرد. ولی آرام آرام صدای او طرفدارانی پیدا کرد وخانواده نیز هنر نجیب و ارزشمندش را پذیرفتند وکارش را با نام خودش – محمد رضا شجریان – ادامه داد .
همراهی استاد محمدرضا شجریان با مردم
همزمان با اوج گیری انقلاب و علی رغم آن که هنرمند شناخته شده ای بود به اعتراض به فاجعه سینما رکس آبادان و کشته شدن مردم ،از تلویزیون به همراه تعدادی دیگر از هنرمندان استعفا داد و با راه اندازی گروه چاووش به ضبط وانتشار آلبوهای آنقلابی پرداخت . اما با محدودیت موسیقی بعد از انقلاب و مدتی خانه نشینی ، از سال 60دوباره به انتشار آلبوم پرداخت وبعدها با کنسرت های متعدد در ایران و دنیا به چهره تابناک موسیقی ایران تبدیل شد . استاد محمد رضا شجریان هنرمندی ازمیان مردم و همراه با مردم بود که در هر شادی و غم ایرانیان را تنها نگذاشت و نامش برای همیشه با افتخار باقی خواهد ماند سرانجام این استاد بزرگ که علاوه بر خوانندگی در زمینه ساز سازی ، نوازندگی ، خوشنویسی ،پرورش گل و …. نیز مهارت داشت در شامگاه روز 17 مهرماه 1399 آسمانی شد . روحش شاد
ترانه (مگه نه )
ترانه مگه نه از آثار کمتر شنیده شده استاد محمد رضا شجریان است که شما رابه شنیدنش دعوت می کنیم
قطعه «مگه نه» از آثار آغازین استاد «محمدرضا شجریان» در دوران جوانی وی است که حال و هوای خاص خود را دارد. آهنگسازی این اثر توسط «عطاالله خرم» انجام شده و شعر نیز سروده «بیژن سمندر» است.
من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم. مگه نه؟
یه سوالیم، یه سوال بی جوابیم. مگه نه؟
یه روزی قصه ی پرغصه ی ما تموم میشه
آخرش نقطه ی پایان کتابیم. مگه نه؟
پشت هم موج بلا میشکنه و جلو میاد
وای بر ما که رو آب مثل حبابیم. مگه نه؟
کی میگه ما با همیم، ما که با هم جفت غمیم
دوتا عکسیم و به زندون یه قابیم. مگه نه؟
ای خدا ابر محبت چرا بارون نداره
آسمون خشکه و ما تشنه ی ابریم. مگه نه؟
کار دنیا رو که چشمم دیده بود گفت به دلم
ما دوتا پنجره ی رو به سرابیم. مگه نه؟
اگه تا دامن خورشید خدا هم برسیم
آخر از بوسه خورشید کبابیم. مگه نه؟
من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم. مگه نه؟
یه سوالیم، یه سوال بی جوابیم. مگه نه؟
یه روزی قصه ی پرغصه ی ما تموم میشه
آخرش نقطه ی پایان کتابیم. مگه نه؟
برای دانلود اینجا را کلیک کنید.
حجم: 6.41 MB
منبع: موسیقی ایرانیان
