یافتن پاسخی برای این سوال مهم که «خوشبختی چیست؟» چندان آسان نیست اما می توان با بررسی آن چه خواسته های انسان را از خوشبختی تشکیل می دهد و با نگاهی به آن چه احساس خوشبختی را در درون آدمی شکل می دهد تا حدودی به تعریفی از خوشبختی نزدیک شد. مفهوم خوشبختی را در قالب دو مفهوم مستقل «شادی» و «معناداری زندگی» توصیف می کنیم.
شادی و خوشبختی
شادی یعنی دریافت تاثیر مثبت از یک واقعه یا رویداد؛ مثلا زمانی که در امتحانات قبول می شویم یا در کنکور پذیرفته می شویم. معنا نیز از ارزش های فرد و اجتماع زاییده می شود و بیش تر منشاء فرهنگی دارد. این نکته حائز اهمیت است که معناداری زندگی الزاما به شادبودن منتهی نمی شود، پس بسیاری از افراد زندگی معناداری دارند ولی شاید شاد نباشند.
مردم هم مواقعی که شاد هستند و هم زمانی که زندگی خود را معنادار می بینند می توانند به احساس خوشبختی دست یابند.
تعریف خوشبختی
یافتن یک تعریف مشخص برای خوشبختی دشوار است چون دنیای ذهنی افراد و شادی و معناداری زندگی برایشان متفاوت است. بسیاری از ما زندگی راحت و کم استرس را مترادف با خوشبختی می دانیم در حالی که انسان هایی هم هستند که برای کسب خوشبختی، استرس و سختی را مزاحم نمی بینند.
در مجموع می توان گفت که خوشبختی در بافت فرهنگی یا ذهنی افراد معنا می یابد. هر فرد معنای زندگی اش را خودش انتخاب می کند.
خوشبختی پیامد تصورات ذهنی انسان است و نمی توان آن را از بیرون به آدمی تحمیل کرد. استیون هاوکینگ می گوید: «معنای زندگی هر فرد همان است که خود انتخاب می کند». خوشبختی عنصری نیست که بتوانیم آن را به دیگران تحمیل کنیم چون آن چه برای من خوشبختی می آورد الزاما برای دوست من می تواند چنین نباشد.
هرچند به نظر می رسد افرادی که خوشبختی خود را در شادیِ صرف تعریف می کنند، شاید با برآورده شدن نیازهای خود توسط دیگران، احساس شادی کنند.
اغلب مردم شادی را مترادف با خوشبختی می دانند در حالی که معناداری، احساس عمیق تر و شادی بادوام تری را به صاحب خود هدیه می دهد.
شادی از برآورده شدن خواسته ها و نیازهاست اما معنا بیش تر فراهم کردن برای دیگران است. شاید قبولی در کنکور برای ما شادی به ارمغان بیاورد ولی این شادی اگر با معناداری همراه نباشد، دوام نخواهد داشت.
خوشبختی، حاصل معناداری است هرچند الزاما با شادی همراه نباشد. روانشناسان می گویند: یافتن فلسفه زندگی، ما را به خوشبختی واقعی رهنمون می سازد.
چشم های آدم های خوشبخت باز است!
حقیقت این است که تفاوت بین آدم های خوشبخت و بدبخت همین متوجه شدن و قدردانی از شانس های بی شماری است که سر راه او سبز می شوند. آدم های خوشبخت کسانی هستند که چشم دیدن بخت و اقبال نیک لحظه به لحظه زندگی خود را پیدا کرده اند و به هر سمت و سویی در زندگی خود می نگرند چیزی جز خیر و نیکی و شانس و فرصت نمی بینند.
فرق بین انسان های خوشبخت و تیره بخت در این است که خوشبخت ها ردپای فرشته هایی که جلوتر از آن ها خواسته هایشان را برآورده می سازند و موانع را از سر راهشان بر می دارند به خوبی در قدم به قدم جاده زندگیشان می بینند و برای همین با اطمینان و اعتماد به نفس کامل در زندگی قدم برمی دارند و بی هیچ شتاب و عجله ای طی طریق می کنند.
همه می توانند خوشبخت باشند
حس خوشبختی فقط زمانی وجود انسان را فرا می گیرد که شخص استعداد درک و توجه حضور بخت خوش اطراف خودش را پیدا کرده است و زمانی که این اتفاق بیفتد حس خوشبختی به یک احساس ابدی و ماندگار در زندگی شخص تبدیل می شود.
دلیلش خیلی ساده است، بخت و اقبال اتفاقی لحظه ای نیست و دم به دم و لحظه به لحظه در زندگی هر موجودی در حال رخ نمایی است. فقط باید چشمی باز برای دیدن آن داشت.
حس خوشبختی بی هیچ تاخیر و استثنایی وجود را فرا می گیرد، این اتفاق برای همه شدنی است. برای همین هم می گویند که همه آدم ها می توانند خوشبخت شوند، کافی است چشمانشان را باز کنند!
برگرفته از دوهفته نامه موفقیت
جالب بود ممنون .
عالیییییییییییییییییییییییییییی واقعا میشه معنی خوشبختی واقعی را در این متن فهمید.