دلتنگی یعنی چه
دلتنگی یعنی اشک هایی که آه می شوند
دلتنگی ینی
قلبت درد می کند و می سوزد
آه آتشین می کشی و فریادت هم آه می شود
اشک هایت هم آه می شود
آسمان هم نمکدان زخم های قلبت
دلتنگی یعنی
ثانیه های مات شده
لحظه های جادو شده
و هر تپش قلبت که به جای مرگ
به او نزدیکتر می شود.
آری،
ما همان انسان هایی هستیم که همه چیز را می خواهیم تجربه کنیم
دلتنگی یعنی چی
حتی خون به دل کردن امــــــــــــام معصوم را…
.
.
.
.
ای صاحب من!
من تنها منتظر آن جمعه ای هستم که برای التیام زخم خورشید،
قدم بر دست های کعبه می گذاری و فریاد می زنی انا بقیه الله…
یادداشت سردبیر:
به قلم خانم زهرا جعفری فرد از تحریریه دانش آموزی
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد ، این بغض لعنتی است …
دلتنگی یعنی غرق شدن تو افکارت که فقط یه نفر اونو مشغول کرده
کسی که عاشقشی…دلتنگی یعنی فلج شدن مغزت به حدی که بدی ها و نامردیها و بی محبتیا و رفتارای سردو همه ی بی تفاوتیاش یادت بره و ارزو کنی که فقط کنارش باشی حتی وقتی که تحقیرت کرده باشه….
مثل من…
دلتنگی سکوتیه که پر از فریاده
دلتنگی دل آدمو به درد میاره
کسی که دلتنگه نمیفهمه روز و شبش چه جوری میگذره فقط منتظر کسی هستش که داره واسش دلتنگی میکنه
دلتنگی خیلی بده خیلی