تاریخ ایران؛ جنگ های اشکانیان

t تاریخ ایران؛ جنگ های اشکانیان

کشور روم

اشکانیان (1)در شبه جزیره ایتالیا از زمان های کهن شهری برپا شده بود که “رُم” خوانده می شد و مردم بومی آن که از طوایف گوناگون فراهم آمده بودند در آن شهر دولتی برپا کرده بودند.

بعدها گروهی از یونانیان به آن سرزمین کوچیدند و با ساکنان آن جا آمیختند و تمدن و فرهنگی بنیاد کردند. دولت رُم کم‌کم وسعت یافت و به سوی مغرب و شمال اروپا گسترده شد. سپس میان مهاجرنشین های فنیقی که شهرهای بزرگ در شمال آفریقا برپا کرده بودند و قدرت فراوان داشتند با دولت روم جنگ هایی درگرفت که مدت ها طول کشید و به پیروزی روم انجامید.

از هشت قرن پیش از هجرت، سپاهیان روم رو به مشرق نهادند و با یونانیانی که در کشور مقدونیه فرمانروائی می کردند به پیکار پرداختند و سرانجام همه سرزمین یونان و کشور مصر را که در دست بازماندگان یکی از سرداران اسکندر بود به دولت روم پیوستند. آن گاه رومیان به آسیا دست اندازی کردند و میان ایشان با شاهان سلوکی که از ایران رانده شده بودند اما هنوز آسیای صغیر و شام و فلسطین را تا کنار فرات در دست داشتند زد و خورد در گرفت.

سرانجام سلوکیان که از دو سو مورد حمله بودند برافتادند و رومیان مغرب آسیا را به تصرف خود در آوردند و با دولت اشکانی همسایه شدند.

نخستین رابطه دولت روم با ایران در زمان مهرداد دوم ایجاد شد و سفیری از جانب شاهنشاه اشکانی برای بستن پیمان نزد “سولا” که از جانب دولت روم به آسیای صغیر آمده بود فرستاده شد.

ارمنستان

شاید در همان تاریخ که اقوام ایرانی از شمال به سرزمین ایران می آمدند قوم دیگری که با ایشان هم نژاد بودند در دامنه کوه آرارات و سرزمینی که اکنون در شمال و شمال غربی آذربایجان است جایگیر شدند و دولت هائی را که از نژاد دیگر بودند و از مدت ها پیشتر در آنجا اقامت داشتند برانداختند.

این قوم را ارمنی می خوانند و سرزمین مزبور به نام ایشان ارمنستان نامیده شد.

در دوره هخامنشیان ارمنستان یکی از استان های ایران بود و پس از برافتادن آن خاندان “سلوکیان” برآن فرمانروا شدند. چون مهرداد اشکانی، شاه سلوکی را از حدود ایران راند، ارمنیان نیز آزاد شدند و یکی از شاهزادگان اشکانی را به شاهی پذیرفتند. از آن پس این خاندان که دست نشانده و فرمان پذیر شاهنشاهان اشکانی بودند بر ارمنستان فرمانروائی می کردند. پس از آنکه دولت روم بر مغرب آسیا استیلا یافت، ارمنستان میان دو دولت نیرومند ایران و روم فاصله شد و بر سر آن کشمکش درگرفت و این حال تا چند قرن دوام یافت.

اردو کراسوس

سیزدهمین پادشاه اشکانی ارد نام داشت در این زمان دولت روم به فرمانروائی سه تن اداره می شد که کارهای کشور را میان خود تقسیم کرده بودند. یکی از ایشان که “کراسوس” نام داشت، حکمرانی شام و متصرفات روم را در آسیای غربی به عهده گرفت و می خواست ایران و هند را نیز به ولایت های تابع خود بیفزاید. کراسوس با سپاهیان بی شمار به جنگ ایران آمد و پادشاه ارمنستان را هم با خود همدست کرد. ارد سفیری پیش کراسوس فرستاد و پیغام فرستاد که بهتر است دست از جنگ بردارد و راه آشتی پیش بگیرد. کراسوس که به نیروی خود می بالید پاسخ داد که جواب شاه شما را در پایتخت او خواهم داد مرادش این بود که چون سپاه ایران را شکست داد و پایتخت را گرفتم با شما گفتگو خواهم کرد. فرستاده شاهنشاه اشکانی کف دست خود را به رومی خودپرست نشان داد و گفت : اگر اینجا موئی می بینی پایتخت ما را هم خواهی دید.

سپس جنگ درگرفت. ارد نخست به ارمنستان شتافت تا نگذارد که پادشاه آن سرزمین با رومیان یاری کند. آنگاه یکی از سرداران بزرگ خود را که “سورنا” نام داشت با سواران یارتی که در تاختن و تیرانداختن مشهور جهان بودند به سوی بین النهرین فرستاد تا با سپاه کراسوس پیکار کند. جنگ سختی درگرفت و سرانجام رومیان شکست یافتند و کراسوس و پسرش هردو کشته شدند و از سپاهیان روم آنچه کشته یا اسیر نشده بودند رو به گریز نهادند.

این شکست بسیار مهم بود و راه کشورگشائی رومیان را از جانب سرزمین ایران بست.

فرهاد چهارم

پسر ارد، فرهاد چهارم،  پس از او به تخت نشست. در زمان او «مارکوس انتونیوس» یکی از سه فرمانروای روم به جنگ ایران آمد و با شاه ارمنستان همدست شد و به آذربایجان تاخت. اما سپاهیان اشکانی او را سخت شکست دادند چنانکه رو به گریز نهاد و قسمت بزرگی از لشکریان او تلف شدند.

در این جنگ تیراندازان ایرانی چنان رومیان را به هراس انداختند که هنرنمائی ایشان در جهان آن روزگار مثل شد.

انتونیوس دوسال بعد باز سپاهیان فراوان گرد آورد و خواست شکست خود را جبران کند. اما باز ناکام شد و چنان شکستی خورد که تا یک قرن دیگر رومیان اندیشه تجاوز به ایران را از سر بیرون کردند.

اشکانیان (2)

تولد عیسی مسیح

دو سال پس از مرگ فرهاد چهارم، عیسی پیغمبر مسیحیان متولد شد. دین عیسی که نخست شماره پیروانش بسیار کم بود، بعد ها در میان یونانیان و رومیان و همه کشورهای اروپا رواج یافت و به این سبب اکنون همه کشورهای اروپا و امریکا و بعضی از کشورهای آسیائی که پیرو عیسی مسیح هستند تاریخ را از سال تولد حضرت عیسی حساب می کنند و همه حادثه هائی را که پیش از آن رخ داده است نیز به نسبت آن سال با قید «پیش از میلاد» یعنی پیشتر از سال زادن عیسی به شما می آورند. در بیشتر کشورهای جهان اکنون سال میلادی معمول است و اصطلاح «قرن بیستم» یعنی بیستمین قرنی که از تولد عیسی گذشته است.

تولد عیسی 622 سال پیش از هجرت پیغمبر اسلام بود که مبداء تاریخ ما و همه مسلمانان جهان است.

زد و خورد بر سر ارمنستان

از تاریخ شاهان اشکانی آگاهی ما بسیار کم است و آنچه در دست داریم داستان جنگ ها و زد و خوردهائیست که با کشور روم کرده اند. بیشتر این کشمکش ها از آن جهت بود که رومیان می خواستند یگانه فرمانروای جهان باشند و چون آسیای صغیر و شام و فلسطین را گرفته و با کشور ایران همسایه شده بودند می کوشیدند که این سد را نیز از میان بردارند و همه قسمت های دیگر آسیا را در تصرف خود درآورند.

بهانه جنگ میان دو کشور، بیشتر استان ارمنستان بود که از دیر باز زیر فرمان شاهنشاه ایران اداره می شد. شاهان ارمنستان که بعضی از ایشان از خاندان اشکانی بودند دست نشانده ایران شمرده می شدند. اما رومیان گاهی شاهان آن سرزمین را به سرپیچی برمی انگیختند و گاهی به آنجا لشکر می کشیدند تا فرمانروا یا شاهی را از جانب خود برمردم آنجا بگمارند. شاهان اشکانی هرگز نمی خواستند ارمنستان از ایران جدا شود و پایگاه دولت روم برای تاخت و تاز به ایران باشد . به این سبب همیشه می کوشیدند تا دست روم را از ارمنستان کوتاه کنند و بر سر این کار جنگ میان دو کشور در می گرفت.

از وقایع مهم دوره شاهان اشکانیان، یکی هجوم و حمله تراژان قیصر روم بود این شخص به نیرنگ و خیانت پادشاه ارمنستان را که از خاندان اشکانی و دست نشانده ایران بود کشت و سپس به شهرستان های غربی ایران تاخت و تاز کرد.

پادشاه اشکانی در این زمان “خسرو” نام داشت که از پیش تراژان عقب نشینی کرد. اما شهرستان های غربی ایران زیر فرمان قیصر نرفتند و او سرانجام ناچار شد که باز گردد (505 پیش از هجرت). نیرنگ و خیانت دیگری نیز از جانب رومیان در آخر دوره اشکانی انجام گرفت، و آن این بود که «کاراکالا» قیصر روم خواست «اردوان پنجم» آخرین شاه این خاندان را بکشد و کشور ایران را زیر فرمان بیاورد. برای رسیدن به این منظور نامه ای به اردوان نوشت و دختر او را خواستگاری کرد.. اردوان پاسخ داد که باید خود قیصر بیاید و عروس را ببرد. کاراکالا با سپاهیان خود به نزدیکی مرز ایران آمد و جشنی برای عروسی برپا کرد و چون اردوان با سرداران و درباریان خود به آن مجلس رفت قیصر خائن ناگهان با سربازان خود بر ایشان تاخت. خود اردوان توانست بگریزد. اما بسیاری از سرداران ایرانی کشته شدند.

اردوان چون جان بدر برد لشکریان بسیار گرد آورد و به جنگ رومیان شتافت. اما در همین وقت کاراکالای خائن در نزدیکی حران کشته شده بود. اردوان با جانشین او پیکار کرد و رومیان سخت شکست یافتند و خواهش آشتی کردند، و پذیرفتند که از مرزهای ایران دور شوند و مبلغ هنگفتی غرامت بپردازند.

 

نوشته: دکتر خانلری

 

t تاریخ ایران؛ جنگ های اشکانیان
امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
کشف شهر ۷۰۰۰ ساله در مصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *