داستان های ملا نصرالدین قسمت دوم

 

داستان خواب غذا دیدنsandwich_junk_snack_food_cartoon_art_sticker-p217455596065925097b2o35_400

یک شب ملا خواب دید که در حال خوردن غذای بسیار لذیذ و خوشمزه است . فردای آن روز به نزد معبر رفت و از او خواست که خوابش را تعبیر کند . معبر درخواست دو هزار تومان کرد .

ملا گفت : مرد حسابی اگر من این پول را داشتم که می رفتم خود غذا را می خوردم و خوابش را نمی دیدم که تو بخواهی تعبیر کنی ! 

 

داستان منت بیش از حد

روزی در هوای سرد ملا نصرالدین کنار استخری ایستاده بود . یک مرتبه تعادل خود را از دست داد و نزدیک بود در استخر بیفتد که یکی از دوستانش او را گرفت .

از آن به بعد هر وقت آن دوست در هر مجلس ملا را می دید ، می گفت : ملا یادت می آید اون روز کنار استخر اگر نگرفته بودمت به کلی خیس شده بودی ، و ملا می گفت : بله خیلی متشکرم . واقعا لطف کردین . و این قضیه تا یک سال ادامه داشت . وقتی برای پنجاهمین بار داستان را به ملا گوشزد کرد ، ملا عصبانی شده دست او را گرفت و کنار همان استخر برد ، گفت : آیا این همان لباس نیست که آن روز به تن داشتم ؟ گفت : چرا . سپس ملا به داخل آب پرید و چون موش آب کشیده از طرف دیگر بیرون آمد و گفت : اگر آن روز افتاده بودم بدتر از این که نمی شد . بنابراین دیگر دست از سر ما بردار !

 

کارهای نیک خود را با منت و آزار کردن ضایع و باطل نکنید . ( سوره بقره : 264 )

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
فکرش را می کردید ؟

چو انعام کردی مشو خودپرست            که من سرورم ، دیگران زیردست

                                                                                                            سعدی

داستان باسواد شدن ملا نصرالدین1302278782

یک روز مردی ادعا کرد که جادوگر است و گفت : من دست به سر هرکس بگذارم بدون رفتن به مکتب باسواد می شود . ملا گفت : اول من را باسواد کن که بزرگ این شهرم .

مرد مدعی دستش را به سر ملا گذاشت ، وردی خواند و گفت : تو حالا باسواد شده ای و می توانی کتاب بخوانی . ملا با شتاب تا خانه دوید و کتابی را که از ارث پدرش داشت خواند ، اما بلافاصله از خانه بیرون آمد و فریاد زد : این مرد شیاد را بگیرید . مردم پرسیدند : ملا مگر باسواد نشده ای ؟ ملا گفت : در آن کتاب نوشته بود : هرکس ادعا کرد شما را بادست گذاشتن و دعا خواندن باسواد می کند ، حقه باز و شیطان است !

 

چه بسیارند مردمی که معجزه را به چشم می بینند اما باز به حکم اعتقادات و تعصبات قبلی خود تکیه بر کتاب و اقوال دیگران می کنند .

 

                                                                                                      زیرکی های ملانصرالدین

                                                                                                     تالیف : شاهد قمشه ای

 

 

امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *