یکی از داستان های جذاب نوجوان ها رمان زنان کوچک است که داستان زندگی چهار خواهر به نام های مارگارت، جوزفین یا کاترین، الیزابت و سارا است. پدرآن ها کشیش است و در جنگ های داخلی آمریکا شرکت کرده است.
در طول این مدت که او به جنگ رفته برای این چهار خواهر و مادرآن ها و مستخدم سیاه پوست و خوش قلب و مهربانشان اتفاقات و ناملایماتی پیش می آید ولی این خانواده صمیمی با کمک هم از پس این مشکلات برآمده و در کنار هم زندگی را می گذرانند. آن ها همه لذت ها و خوشحالی هایشان به خاطر وجود مادر مهربان و با تدبیری ست که با محبت و مهربانی هایش خانواده و دخترانش را راهنمایی کرده و مشکلات پیش آمده را با کمک هم کم می کنند.
مگی دختر بزرگ این خانواده است و در کارهای خانه به مادر کمک می کند. کتی دختر دوم این خانواده نویسنده و بسیار پر جنب و جوش و خیال پرداز است. بتی سومین دختراین خانواده است که بسیار زیبا پیانو می نوازد و دختر چهارم و کوچک ترین عضو خانواده دختری شیطان و زبل به نام سارا است که این داستان نیز از زبان سارا روایت می شود.
رمان «زنان کوچک» حول محور موضوعاتی چون خانواده، عشق، فداکاری، استقلال زنان و دوستی میچرخد. این کتاب با نگاهی انسانی و عمیق به مسائل اجتماعی و فرهنگی زمان خود میپردازد و تلاش میکند نقش زنان در جامعه را برجسته کند.
یکی از نکات برجسته این رمان، نمایش چگونگی مواجهه شخصیتها با مشکلات زندگی است. هر یک از خواهران مارچ با چالشهای مختلفی روبرو میشوند که آنها را به سمت رشد شخصیتی سوق میدهد. همچنین، ارتباط گرم و محبتآمیز میان اعضای خانواده مارچ یکی از پیامهای اصلی کتاب است که اهمیت همبستگی خانوادگی را نشان میدهد.
زنان کوچک: اثری فراتر از زمان
«زنان کوچک» نه تنها یک داستان جذاب و دلنشین است، بلکه اثری است که پیامهای آن همچنان برای مخاطبان معاصر قابل تأمل است. شخصیتهای این کتاب با تمام ضعفها و قوتهای خود بسیار واقعی به نظر میرسند و خواننده به راحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند. همچنین، پیامهای اخلاقی کتاب همچون ارزش کار سخت، صداقت، وفاداری و عشق به خانواده همچنان الهامبخش هستند.
اقتباسها و محبوبیت جهانی
این رمان بارها به زبانهای مختلف ترجمه شده و اقتباسهای متعددی از آن به شکل فیلم، سریال تلویزیونی و تئاتر ساخته شده است. یکی از جدیدترین و موفقترین اقتباسها فیلم «زنان کوچک» به کارگردانی گرتا گرویگ در سال 2019 بود که توانست تحسین منتقدان را جلب کند.
نویسنده رمان
لوئیزا می آلکوت در سال ۱۸۳۲ در ژرمن تاون آمریکا به دنیا آمد. پدر آلکوت آموزگارمدرسه دینی و امور خیریه بود و خانواده فقیرش را اداره میکرد. اولین کتاب او افسانه گل در 22 سالگی منتشر شد. آلکوت در زمان جنگ داخلی آمریکا در بیمارستانی پرستار بود و نامه هایی که در آن دوران به خانواده خود می نوشت به نام انگاره های بیمارستان را در سال 1863 منتشر نمود. وی مدتی هم سردبیر یک مجله کودکان بود.
«لوئیزا ام آلکوت» در طی سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۸رمان زنان کوچک رانوشت که با اقبال خوب خوانندگان نیز مواجه شد. آن چنان که به خاطر اصرار خواننده های این داستان جذاب خانم آلکوت قسمت دوم این رمان را نیز نوشت. کتاب زنان کوچک در سال اول انتشار بیش از ۶۰۰۰۰ نسخه به فروش رسید و هنوز هم همچنان به چاپ میرسد و خریدار دارد.
رمان «زنان کوچک» اثری است که نه تنها برای علاقهمندان به ادبیات کلاسیک بلکه برای هر کسی که به دنبال داستانی الهامبخش درباره زندگی، عشق و رشد شخصیتی است، توصیه میشود. این کتاب با نثری ساده اما قدرتمند توانسته جایگاه ویژهای در دل خوانندگان سراسر جهان پیدا کند و همچنان یکی از آثار ماندگار ادبیات جهان باقی بماند.
اگر تاکنون این کتاب را نخواندهاید، پیشنهاد میکنیم حتماً زمانی برای مطالعه آن اختصاص دهید و از دنیای زیبای خواهران مارچ لذت ببرید.
2 پاسخ
دوست عزیز ضمن تشکر از دقت نظر شما ، اختلافاتی که را که شما به آن اشاره کرده اید احتمالا به تر جمه های مختلف این کتاب برمی گردد به خصوص در مورد اسامی ، اگر کارتن پخش شده از تلویزیون را دیده باشید نیز موارد ی را با کتاب اختلاف دارد علاوه بر اینکه معرفی یک رمان در چند خط نیز کار ساده ای نیست وبه اجبار ومختصر شخصیت ها معرفی شد ه اند
این نوشته یه جورایی ایراد داره.
اسم خواهرا مارگارت،جوزفین،الیزابت و ایمی ست.
پدر اون ها هم در واقع کشیش نیست و فقط به عنوان کشیش ارتش به جبهه رفته.
مگ(یا همون مارگارت)که دختر بزرگ خونوادست توی کارهای خونه به مادر کمک نمیکنه بلکه معلم سرخانست!
جو(همون جوزفین)به جز اینکه گاهی برای روزنامه داستان مینویسه پیش عمه بزرگش کار میکنه و شغل اصلیش همینه.
بت(الیزابت)خوب پیانو میزنه ولی بیش تر وقتش به کمک به مادرش میگذره.
ایمی هم دختر کوچک خونوادست ولی توی کتابی که من خوندم(همون کتاب جلد گل گلی)راوی داستن ایمی نیست.
خلاصه من اینو هم بگم که تمام اطلاعاتی که نوشتم از روی کتاب اصلی ترجمه کیوان عبیدی آشتیانیه.