آموزش نمایشنامه نویسی به زبان ساده بخش ۱

t آموزش نمایشنامه نویسی به زبان ساده بخش 1

ادبیات

(نمایی از یک کلاس درس – میز و نیمکت – تابلو – چند دانش آموزدرکلاس –  معلم وارد کلاس می شود…)

نماینده کلاس  : برپا !! ( دانش آموزان از جای خود بلند می شوند )

معلم : (با لبخند) سلام بچه  ها بفرمایید.

علی : آقا اجازه امروز همون روزیه که نمی دونیم چه کار کنیم (خنده و همهمه بچه ها )

معلم : آها …. اینو بگو .. اول سلام !

بچه ها 🙁 جواب سلام وهمهمه از هرسوی کلاس )

معلم :  ساکت (آرام روی میز می کوبد) خوب حالا ببینیم بایدچه کار کنیم ؟ این ساعتو که نمی تونیم بی کار باشیم نه ؟!

بچه ها:  نه …

حسن : آقا اجا زه ؟ ما می گیم بیاین همه مون فکر کنیم ببینیم چه طوری پول جمع کنیم ( خنده بچه ها)

معلم 🙁 با سر تایید می کندبا تاییدحرف حسن را تکرار می کند) پول جمع کنیم ! خوب حسن آقا  پول جمع کنیم که چی بشه ؟

حسن: آقا اجازه که باهاش یه جفت کفش ورزشی  برای اردوی روز پنج شنبه بخریم دیگه خوبه نه؟ (خنده بچه ها)

معلم : ساکت !  مگه پنج شنبه اردو دارید ؟

حسن : آقا اجازه ! باآقای ورزش می خوا یم ببریم کوه ، آقا شما نمیاین ؟ نمی دونین چقدر  با حاله .

معلم :  اِ … چه خوب !!  با شه حتماً اگه فرصت شد حتماً میام ،  خوب این موضوع خیلی  خوبه  ( گچ را برمی دارد  و روی تابلو می نویسد و می خواند) : 1- روش های پول جمع کردن ؟ خوب دیگه ؟(همهمه بچه ها)

محمد : آقا اجازه چند تا فوت و فن کتک کاری یادمون بدین …(همهمه بچه ها)

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
بند ساعت

معلم : (روی میز می کوبد) که چی بشه ؟

کاظم : آقا آخه به این(اشاره به محمد) می گن مملی کونگ فو (خنده بچه ها )

معلم : بله … کونگ فو یه ورزش رزمی است که بسیار هم برای شما مفیده ! اما کتک کاری نه !، حالابگو برای چی می خوای کتک کاری یاد بگیری ؟

محمد: آخه آقا این سعید همیشه سر راهمون سبز می شه و با چند تا فوت و فن آش و لاشمون می کنه (همهمه بچه هادر تایید حرف محمد ) تازه بعدشم کلی مسخرمون می کنه و با هم دوستا ش حسابی می خندن .

معلم : سعید ؟ ؟

محمد: آره آقا همین کلاس پنجمیه دیگه ..آقا نمی دونید(گونه اش را می مالد) چه ضربه شصتی داره !!

معلم : خوب کتک کار ی کار قشنگی نیست اما یاد گرفتن فنون دفاع شخصی بسیار به جا و عالیست  (تایید بچه ها ، پس از آن معلم عنوان راروی تابلو می نویسد) 2- چه گونه در مقابل افراد مزاحم از خود دفاع کنیم ؟ و مزاحم چه کسی است؟

علی : آقا اجازه…  شما  تو زنگ های آزاد خیلی تند تند کتاب می خونید ، می شه به ما هم یاد بدین که چه طوری می شه تند ی درس بخونیم و نمره های خوب بگیریم ؟

(خنده وهمهمه و اعتراض بعضی بچه ها و تایید حرف علی توسط برخی دیگر )

معلم : خوب پس شما عادت دارید یواشکی زاغ سیاه مردم رو چوب بزنی!!

علی : نه آقا !ما غلط کنیم زاغ کسی رو چوب بزنیم (خنده بچه ها)

معلم : (باخنده) (روی تابلو می نویسد) 3- روش های بهتر درس خواندن و نمره خوب گرفتن

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
گردنبند ملیله و مروارید

خوب حالا گوش کنید از امروز به بعد می خوایم تو بعضی از زنگ ها با هم یاد بگیریم که نمایش نامه بنویسیم .

محمد : زکی!! آقا یعنی از اون وقت تا حالا ما سر کار بودیم دیگه ؟ ( همهمه همراه با تایید بچه ها)

معلم : ساکت ! نه ، اولاً سرکار رفتن خیلی هم بد نیست  دوماً : ما در مورد تک تک این موضوع ها (اشاره به تابلو) بحث می کنیم و به نتیجه دل خواه هم می رسیم اما من دلم می خواد شما ببینید یه نویسنده چه طوری موضوع هایش را انتخاب می کنه .

حسن : یعنی آقا با پول جمع کردن برای اردومی شه  یه نمایش نوشت ؟(خنده بچه ها)

معلم : بله این می تونه یه موضوع باشه که یه نمایش یا حتی یه فیلم در موردش نوشته بشه

علی : (با هیجان آب دهانش را قورت می دهد) اه… آقا!  یعنی نویسنده ها همین طوری کتاب می نویسن ؟

معلم : گاهی وقتا یه فکر کوچیک  که به نظر ما بی اهمیت میاد می تونه اولین قدم برای یه نوشته باشه .

علی : چه جالب! پس مطمئن باشید من از همین الان کاپ قهرمانی نویسندگی رو بردم (خنده بچه ها )

معلم : ان شا الله …ولی علی جان ! دلبندم ! کاپ قهرمانی مال ورزش کارا هست ، به یه  نویسنده  خوب ، تندیس یا لوح افتخا ر می دن که شکل های مختلفی داره .

ادامه دارد…

 

 

 

 

 

t آموزش نمایشنامه نویسی به زبان ساده بخش 1
امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *