داستان ضرب المثل های فارسی؛ بشنو و باور نکن

t داستان ضرب المثل های فارسی؛ بشنو و باور نکن

اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها

سوسن قریشی:

باربر.سایت نوجوان ها (1)مرد خسیسی در شهر بخارا زندگی می کرد، خانه ای ساخته بود جدید و نو، بزرگ و دلباز.
روزی به بازار رفت تا شیشه هایی را برای پنجره های خانه بخرد و شب همان روز مرد شیشه بر به خانه اش برود تا آن ها را بر پنجره های خانه نصب کند. خریدش را داخل صندوقی نهاد چند باربر را صدا زد تا بارش را به خانه بیاورند. چون خسیس بود بر سر قیمت با هیچ یک از آنان به توافق نرسید و همه را رد کرد. یکی از باربر ها به تازگی به بازار بخارا آمده بود و از خساست مرد خبر نداشت و به شرطی که مرد سه پند ارزشمند به او بدهد قرار شد صندوقچه را تا مقصد حمل کند.

کمی از راه را که رفتند باربر گفت: یکی از پندها را که قول دادی برایم بگو…

چون سر ظهر بود و صاحب بار گرسنه شده بود گفت: پسرم، سیری برتر از گرسنگی است اگر کسی گفت گرسنگی و گشنگی بهتر است بشنو و باور نکن!
باربر که از پند اول راضی نبود با خود گفت حتما دو پند دیگر ارزش آن را دارد که این بار را مجانی حمل می کنم.
بعد از طی نصف مسیر گفت: مرد نصحیت دومت را بگو…

مرد که چیزی در ذهن نداشت کمی فکر کرد که اگر حیوان چهارپایی داشت تا مسیر را با آن ادامه می داد بهتر بود. گفت: فرزندم، انسان سواره آسوده تر از انسان پیاده است، اگر کسی به تو گفت انسان پیاده راحت تر مسیر را طی می کند بشنو ولی باور نکن!

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
روزنوشته های کلانتر پفک (۴۴)

باربر داستان ما از این دو پند شوکه شده بود و دعا می کرد پند سوم ارزش سختی حمل بار را داشته باشد.
به نزدیکی خانه که رسیدند گفت: ای مرد نصحیت سومت را بکن. امیدوارم که بهتر و موثرتر از دوتای قبل باشد.
مرد خوشحال از این که بارش مجانی به مقصد رسیده گفت: پند آخر من در مورد خود توست، اگر کسی به تو گفت که باربری بهتر از تو در شهر بخارا و اطراف آن یافت می شود بشنو و باور نکن!

باربر تا رسیدن به در خانه هیچ نگفت و سکوت کرد. زمانی که به مقصد رسیدند به جای آن که بار را آرام بر روی زمین بگذارد آن را از بالا رها کرد و گفت نصحیت من به تو این است که اگر کسی به تو گفت که شیشه های داخل صندوق سالم هستند بشنو و باور مکن!!

این ضرب المثل زمانی به کار می رود که فردی با حرف های بیهوده یا سرگرم کردن بقیه آن ها را مجبور به کاری کند که سودی برایشان ندارد.

t داستان ضرب المثل های فارسی؛ بشنو و باور نکن
امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *