دعوای والدین وبد آموزی های آن

t دعوای والدین وبد آموزی های آن

دعوای والدین 1این که پدر و مادرها، گاهی اوقات باهم مخالفت و گاهی هم بحث می‌کنند، یک مساله عادی است. آن ها ممکن است راجع به پول، کارهای خانه یا این که وقتشان را چطور باهم بگذرانند،

مخالفت کنند. گاهی درباره مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خیلی وقت ها هم بخاطر مسائل کم اهمیت مثل این که شام چی باشد یا کی به خرید برود، ممکن است مخالفتی

پیش بیاید. کسانی که مدت زیادی باهم زندگی می‌کنند بطور طبیعی، گاهی باهم مخالفت یا بحث می‌کنند. بعضی وقت ها اولیا باهم مخالفت می‌کنند ولی با آرامش باهم حرف می‌زنند و هر دو

به هم شانس شنیدن و گفتن را می‌دهند. گاهی هم مخالفت شان را با دعوا و داد زدن به هم نشان می‌دهند. بیشتر بچه‌ها از این دعواها خیلی نگران می‌شوند.

صداهای بلند و کلمات نامهربان اولیا باعث می‌شود که آن ها احساس ترس یا غمگینی پیدا کنند. حتی وقتی که اولیا باهم قهر می‌کنند و اصلا حرف نمی‌زنند هم، می‌تواند برای بچه‌ها آزار

دهنده باشد. گاهی بچه‌ها فکر می‌کنند که در دعوای اولیا مقصر هستند، مثلا وقت هایی که بخاطر موضوعی که به بچه‌ها مربوط می‌شود. در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچه‌ها ایجاد

می‌شود. اما این مهم است که بچه‌ها بدانند که در رفتارهای اولیاءشان هیچ وقت مقصر نیستند.

معنی دعوای اولیا چیست؟

بیشتر وقتها، بچه‌ها به این فکر می‌کنند که منظور پدر و مادر شان از دعوی چیست؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولیای آن ها همدیگر را دوست ندارند و حتی ممکن است که فکر کنند که معنی دعوی آن ها این است که می‌خواهند

همدیگر را طلاق بدهند. اما دعوای پدر و مادرها معمولا این معانی را ندارد. این مهم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها، باهم دعوی می‌کنند و در موقع دعوای ممکن است که حرفهایی زده شود که واقعا” منظور

آن ها نباشد. بعضی روزها بزرگترها خسته و کم حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، این وقت ها ممکن است در خانه بحث و دلخوری و یا شاید دعوا پیش بیاید.

احساس بچه‌ها در موقع دعوای پدر و مادرها چیست؟

شنیدن صدای بلند یا کلمات نامهربان از اولیا، معمولا بچه‌ها را غمگین می‌کند. دیدن ناراحتی و غمگینی اولیا و اینکه نمی‌توانند عصبانیت خودشان را کنترل کنند، باعث می‌شود بچه‌ها بترسند یا احساس تنهایی کنند. موقع دعوا، بچه‌ها ممکن است

بیشتر نگران یکی از اولیا باشند که بیشتر غمگین شده یا حتی بیشتر سرش فریاد کشیده شده است. یا ممکن است یکی از اولیا ،آنقدر خشمگین شده باشد که احساس خطر پیش بیاید. گاهی هم اولیای عصبانی با فرزندشان هم، عصبانی

می‌شوند. بعضی اوقات ، بچه‌ها از دعوای بزرگترها دل درد می‌گیرند یا گریه می‌کنند. یا خوابشان نمی‌برد یا مدرسه رفتن برایشان سخت می‌شود. یکی از کارهای مهم این است که این احساس را با خود اولیا در میان بگذارند تا آن ها به کمک

بچه‌ها بیایند. شاید بزرگترها اصلا حواسشان نباشد که بچه‌ها ترسیده‌اند و یا به آن ها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفی بچه‌ها را بر طرف کنند.

وقتی دعوای بزرگترها زیاد طول بکشد یا زیاد تکرار بشود، چه کار باید کرد؟

هر چند که گاهی پدر و مادرها ممکن است باهم مخالفت کنند ولی این که سر هم داد و فریاد کنند یا حرفهای خیلی نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بی‌احترامی کنند، اصلا کار درستی نیست. گاهی اوقات ، دعوای بزرگترها ممکن است با

خشونت و هل دادن یا شکستن چیزهای مختلف یا خدای ناکرده، زدن همدیگر همراه بشود، که این کارها هم، هرگز و به هیچ وجه کارهای درستی نیست. در این وقت ها، اولیا احتیاج دارند که کسی به آن ها بیاموزد که چطور عصبانیت شان را

کنترل کنند! شاید بچه‌ها با یکی از بزرگترهایی که به او اعتماد دارند مثل عمو، پدر بزرگ یا معلم، راجع به این که در خانه دعواهای زیاد یا خطرناک، اتفاق می‌افتد و این که ممکن است کسی آسیب ببیند، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده آن

ها کمک کند. کسانی هم مثل دکترها می‌توانند به خانواده‌ها کمک کنند تا راه های بهتر زندگی کردن و مخالفت بدون خشونت و توهین را اولیا بیاموزند. هرچند که این کار نیاز به زمان و تمرین دارد، ولی اعضای خانواده را به زندگی آرام تری نزدیک

می‌کند.

این که اولیا گاهی باهم مخالفت کنند، اشکالی ندارد؟

مخالفت، به شرط آن که آبرومندانه باشد، به افراد کمک می‌کند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوی پر شدن و منفجر شدن را می‌گیرد. مهم است که اعضای خانواده بتوانند باهم درباره احساس خود گفت و گو نمایند، حتی موقع مخالفت. کار

خوبی که مخالفت برای آدم ها می‌کند این است که معمولا باعث می‌شود که یکدیگر را بهتر درک کنند و احساس نزدیکی بیشتری پیدا کنند. اولیا هم درست مثل بچه‌ها مخالفت می‌کنند و بعد باهم آشتی می‌کنند و سرانجام همه دوباره احساس

خوبی خواهند داشت. هیچ خانواده‌ای بدون اشکال نیست و بالاخره یک نقصی پیش می‌آید. حتی در خوشحال ترین خانه‌ها هم، مساله وجود دارد و بزرگترها گاهی باهم بحث می‌کنند. معمولا ، همه اعضای خانواده کمک می‌کنند تا زندگی برای

بقیه، شیرین‌تر بشود. پس، مخالفت، قسمتی از یک زندگی است و با کمک محبت و فهمیدن همدیگر، خانواده می‌تواند بیشتر مشکلات را بر طرف کند.

www.ofc.ir

t دعوای والدین وبد آموزی های آن
امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
هیجان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *