روزنوشته های کلانتر پفک؛ اید‌ه‌های روزهای آخر تابستان

روزنوشته های کلانتر پفک | اید‌ه‌های روزهای آخر تابستان | کلانتر پفک
t روزنوشته های کلانتر پفک؛ اید‌ه‌های روزهای آخر تابستان
روزنوشته های کلانتر پفک | اید‌ه‌های روزهای آخر تابستان | کلانتر پفک

روزهای پایانی شهریور یک ویژگی خیلی خاص دارند و آن این است که همیشه کلی ایده و فعالیت تازه به ذهنتان می‌رسد. دیدید که درست زدم به هدف!

حتماً هر تابستان این ماجرا را تجربه کرده‌اید. روزهای آخر یک‌دفعه ذهنتان خلاق می‌شود و ایده‌هایی بکر به فکرتان می‌رسد. بعد هم حتماً عصبانی می‌شوید و با خودتان می‌گویید: «چرا زودتر به فکرم نرسید این کار را انجام بدهم؟»

بعد به روزهای پیش رو نگاهی می‌اندازید و می‌بینید که دیگر تابستان تمام شده است و مجبورید این ایده را کنار بگذارید.

ماجرایی که برای برفک پیش آمد

همین یک ساعت پیش برفک را دیدم که داشت از گوشه‌ی پیاده‌رو و در سایه‌ای باریک قدم می‌زد. به نظرم رسید کمی پکر است. برایم خیلی عجیب بود چون همیشه او را شاد و خوشحال و پر انرژی دیده بودم.

می‌خواستم بروم جلو و صدایش کنم و بپرسم چرا ناراحت است که دیدم خودش سرش را بالا آورد و به من سلام کرد. البته از آنجا که گربه‌ای مؤدب و مبادی آداب است به من لبخند زد. جواب سلامش را دادم و گفتم: «ولی این لبخند با لبخندهای دیگر فرق دارد. در آن خبری از انرژی‌های همیشگی برفک نیست.»

سرش را تکان داد و گفت: «راست می‌گویید کلانتر. آخر امروز داشتم وسایل مدرسه‌ام را آماده می‌کردم که یک‌دفعه از خودم پرسیدم برفک چرا در این سه ماه دیوارهای اتاقت را رنگ‌آمیزی نکردی؟ چقدر خوب می‌شد اگر کمی تنوع در فضای اتاقت ایجاد می‌کردی.»

بعد توی فکر و خیال رفتم و گفتم مثلاً اگر گوشه‌ای از دیوار اتاقم را یک گربه‌ی دوست‌داشتنی می‌کشیدم چقدر قشنگ می شد.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
داستان ضرب المثل های فارسی؛ گشتم صد و سی دره ندیدم آدم دو سره

دوباره به خودم گفتم: «خب همین امروز دست به کار می‌شوم و این کار را انجام می‌دهم.» بعد دیدم نه، نمی‌توانم هول‌هولکی انجامش بدهم. باید چند روز فرصت داشته باشم. تازه اول باید دنبال طرح‌های گربه‌های خوشکل بگردم… سرتان را درد نیاورم کلانتر. خلاصه که حسابی توی ذوقم خورد که این فکر زودتر به ذهنم نرسیده بود.»

خندیدم و گفتم: «این که ناراحتی ندارد برفک جان. همیشه همین‌طور است. یادم است آن روزهایی که به مدرسه می‌رفتم همیشه در روزهای آخر تابستان کلی ایده‌های باحال به ذهنم می‌رسید. بعد دقیقاً مثل تو پکر می‌شدم و به خودم می‌گفتم واقعاً چه می‌شد اگر این ایده‌ها زودتر به ذهنم می‌رسید؟ یعنی می‌گویم تا بوده همین بوده.»

انجام دادن ایده‌های تابستانی کنار درس‌ها

برفک که کمی خیالش راحت شده بود لبخند زد و گفت: «جداً می‌فرمایید کلانتر؟ شما در این جور مواقع چه کار می‌کردید؟ بی‌خیال ایده‌تان می‌شدید؟»

سرم را به علامت نه تکان دادم و گفتم: «البته که بی‌خیالش نمی‌شدم. من از بچگی هم همین‌طور بودم. وقتی ایده‌ی کاری به ذهنم می‌رسید تا انجامش نمی‌دادم بی‌خیال نمی‌شدم.»

– یعنی در روزهای مدرسه انجامش می‌دادید؟

– بله. درست است که مدرسه‌ها باز می‌شوند و حسابی سرمان شلوغ می‌شود. اما مابین این همه درس به کمی تفریح و اوقات فراغت هم نیاز داریم دیگر. البته همه اوقات فراغت دارند. ولی یکی در اوقات فراغت می‌خوابد، یکی تلویزیون تماشا می‌کند، یکی توی اینترنت می‌چرخد و یکی هم مثل من ایده‌هایی را که در روزهای آخر تابستان به ذهنش رسیده بود اجرا می‌کند.

– پس شما موافقید که در روزهای مدرسه برخی از کارهای تابستانی را انجام بدهیم؟

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
داستان کوتاه آن روزبا استرس امتحان

– البته. تابستان وقت آزادتت بیشتر است و کارهای متفرقه‌ی بیشتری می‌توانی انجام بدهی. ولی معنیش این نیست وقتی تابستان تمام شد دیگر کارهای متفرقه را نمی‌توانی انجام بدهی.

اما یادت باشد یک برنامه‌ریزی دقیق داشته باشی. و البته در برنامه‌ریزی‌ات درس‌هایت را توی اولویت بگذاری. بعد می‌توانی در اوقات فراغت، یا به عنوان جایزه‌ی خوب درس خواندن، برای خودت زمانی را در نظر بگیری که کارهای تابستانی‌ات را انجام بدهی.

این‌ها را که گفتم برق شادی را در چشم‌های برفک دیدم. دیگر لبخندش همان لبخند اصیل برفکی بود. گفت: «واقعاً ممنونم کلانتر. راستش این‌قدر پکر شده بودم که از خانه بیرون زدم تا کمی حال و هوایم عوض شود. ولی حالا می‌بینم نباید وقت را از دست بدهم. باید بروم ایده‌هایم را یادداشت کنم تا فراموششان نکنم. بعد هم چند تا طرح گربه از اینترنت پیدا کنم. چون قرار است در پاییز و در اوقات فراغتم اتاقم را رنگ کنم.»

نتیجه‌ی ماجرای کلانتر پفک و ایده‌های روزهای آخر تابستان

همیشه در روزهای پایانی تابستان فکرهای تازه به ذهنمان می‌رسد و با خودمان می‌گوییم چه خوب می‌شد اگر در تابستان فلان کار را انجام می‌دادم. اما مسئله اینجاست که این ایده در تابستان به ذهنمان نرسیده بود.

واقعیت این است که یک سری ایده وجود دارند که همیشه در روزهای آخر تابستان به ذهنمان می‌رسند و شاید زمانی برای انجام دادنشان نداشته باشیم.

اما آن‌ها را فراموش نکنید. با یک برنامه‌ریزی درست و حسابی می‌توانید در روزهای مدرسه آن ایده‌ها را عملی کنید. با این کار هم ایده‌ها را اجرا کرده‌اید و هم تنوعی در روزهای مدرسه و درس خواندن ایجاد کرده‌اید.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
روزنوشته های کلانتر پفک (۳۱)

توضیح تصویر

همین الآن این تصویر را برفک برایم ارسال کرد و از من پرسید: «به نظرتان این طرح برای دیوار اتاقم خوب است؟» به نظر من که خیلی قشنگ است. نظر شما چیست؟؟

اختصاصی نشریه‌ی اینترنتی نوجوان‌ها – یاسمن رضائیان

t روزنوشته های کلانتر پفک؛ اید‌ه‌های روزهای آخر تابستان
امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *