حافظه هم مثل همه نیروهای روانی آدمی ابتدا در دوران کودکی، بعد دوران نوجوانی و بالاخره دوران پیری و کهولت را طی میکند. پس تقویت حافظه نیز مهم است.
شاید شما در زمره کسانی باشید که ناراحت باشید از اینکه حافظه خوبی نداشته اید اما هرگز برای بهتر کردن حافظه خود کوشش به عمل نیاورده اید، زیرا بر این عقیده هستید که حافظه یک چیز ارثی و فطری است و اگر حافظه ای ضعیف باشد چاره ای وجود ندارد. چنین عقیده ای گمراه کننده است. داشتن حافظه ای خوب معلول به کار بستن پاره ای از اصول است که اگر به آنها عمل کنید حافظه تان بهتر خواهد شد.
۱- از منفی بافی و نومیدی دست بردارید و این جمله را تکرار نکنید که «حافظه من ضعیف است» بلکه آن را به جملات مثبتی از قبیل اینکه «حافظه ام روز به روز بهتر می شود» یا «قدرت یادآوری من بیش از پیش دامنه دارتر میگردد» تغییر دهید. این جملات در حکم اخطاری هستند که به قوای عقلی خود می دهید که مطلب مورد بحث، موضوع مهمی است و به هر قیمتی که شده است باید آن را به یاد آورید.
۲- دومین نکته مهم تقویت حافظه این است که همه چیز را به صورت تصاویری در خیال خود مجسم کنید. مثلا وقتی میخواهید کاری را که باید انجام دهید فراموشتان نشود، خودتان در خیال این طور مجسم کنید که دارید آن کار را انجام می دهید، یعنی خودتان را در خیال در حال انجام آن کار تماشا کنید.
به طور مثال وقتی که میخواهید فراموشتان نشود که فردا کتابی را با خود به مدرسه ببرید، خودتان را مجسم کنید که هنگام رفتن به مدرسه، آن کتاب را زیر بغل گرفته یا در کیف گذاشته و از منزل خارج میشوید. این کار درست مثل این است که جزئیات کاری را به یک مغز ماشینی میدهید تا او آن را برایتان حل کند. با قبول این زحمت و تماشای خیالی خود به هنگام برداشتن کتاب، در واقع مثل این است که دارید به مغز خود میگویید شما را به یاد کتابی که باید با خود ببرید بیاندازد.
۳- سومین نکته موضوع تمرکز حواس است. وقتی میخواهید چیزی را به یاد بیاورید همه حواستان را به آن جمع کنید. سعی کنید هر چیزی را از میدان دقت و توجه خود دور سازید. این کار به قدرت یادآوری تان می افزاید. در واقع در صورتی که بخواهید جزئیات موضوعی را به یاد آورید، روشن است که در نخستین برخورد با آن مطلب باید در ذهنتان واضح باشد و خودتان باید درست و حسابی آن را فهمیده باشید.
در اینجا از جمله مواردی که هوش و قدرت تمرکز در به یادآوردن امور نقشی ایفا میکنند این است که وقتی درباره مطلبی تردید دارید و یا به خوبی آن را یاد نگرفته اید بدون تردید یادآوری شما نیز مثل یادگیریتان درباره چنین موضوعاتی تردید آمیز و گنگ و نامفهوم خواهد بود.
۴- چیزی را که میخواهید به یادآورید باید به آن علاقهمند باشید و این یکی از مهمترین عوامل حافظه است، زیرا تا آدمی به چیزی علاقمند نباشد حواس خود را در آن جمع نمیکند و این علاقه است که عموما به طور ناخودآگاه حواس ما را متوجه موضوعی میکند. وقتی که علاقه بود زودتر میفهمیم و نخستین برخورد ما با آن، اثر عمیق تری در روانمان میگذارد. وقتی که به موضوعی علاقمند شدید، کمتر احتمال دارد آن را فراموش کنید، به شرط آن که گذشته از علاقه آن را خوب فهمیده باشید.
۵- پنجمین نکته تقویت حافظه این است که به همخوانی اندیشهها توجه داشته باشید. این مهم ترین شیوه بهتر کردن حافظه است. اصولا یادآوری بدون هم خوانی یا تداعی معانی امکان پذیر نیست. فرض کنید مطالب زیادی دارید و میخواهید آنها را به یاد آورید، چند لحظهای وقت صرف کنید تا آنها را به شکل یک شیء به یکدیگر پیوند دهید و مخصوصا موضوع اول را با چیزی که خیلی خوب با آنها مأنوس هستید مرتبط سازید.
به این ترتیب هر وقت اراده کنید خواهید توانست این مطالب را یکی بعد از دیگری به خاطر آورید. گذشته از مهارت، از خیال خود نیز در زمینه همخوانی و تداعی کمک بگیرید. غالبا هر چه تصویری که از اشیاء، اشخاص و موضوعات به خاطر میسپاریم شگفت انگیزتر و رنگین تر باشد، به همان نسبت یادآوری آنها آسانتر است. همچنین ساختن دو خط شعر یا نوشته نیز در به خاطر سپردن اسامی کمک بزرگی محسوب میشود.
۶- کمکهایی برای حافظه خود پیدا کنید، البته این هم نوعی از همان تداعی معانی است. این کمکهای حافظه عبارتند از اختراع کلمات یا جملات رمزدار که هر کدام از حروف تشکیل دهنده آنها نماینده مطلبی است که میخواهیم آن را به یاد آوریم و میتوان مطلب را در تقویمی یادداشت کرد و نیز میتوان به عنوان مثال برای آموختن نکات مشکل دستور زبان، قواعد دستوری را در قالب شعر درآورد تا زودتر به یاد آورید.
۷- هفتمین نکته این است که تکرار را از یاد نبرید. در این رابطه دو نکته را فراموش نکنید.
الف) مدت یادگیری اگر به قسمت های کوتاه متعدد تقسیم شود خیلی مؤثرتر از یادگیری غیر منقطع ولی یک دفعه و طولانی است.
ب) مطلبی را که یاد میگیرید، اگر همه اجزاء آن را به هم مربوط ساخته و به صورت یک کل درآورید، خیلی زودتر خواهید توانست به یادش آورید تا این که آن را به صورت تکههای مجزا از هم یاد بگیرید.
۸- هشتمین نکته این است که رفتار و احساسات و عواطف آدمی در حافظه نقش بسیار مهمی دارند. اگر بخواهید چیزی را یاد بگیرید، بعد آن را بهیاد آورید، اگر به آن علاقه داشته باشید، به یقین خواهید توانست و لیکن اگر چیزی را دوست نداشته باشید هم در آموختن و هم در به یادآوردن آن دچار زحمت خواهید شد، زیرا عدم علاقه همان طوری که اشاره شد از میزان تمرکز میکاهد.
خستگی و استرس از دشمنان حافظه خوب هستند و دشمنی دیگر تنبلی و عدم تحرک ذهنی است. از این پس وقتی که چیزی را میخواهید به یاد بسپارید، به نکات هشتگانهای که ذکر شد عمل کنید، نتیجه این کار را خواهید دید. شما را به حافظهتان امیدوارتر خواهد ساخت و دیری نخواهد گذشت که حافظه شما بهتر میشود.