برتولت برشت، یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان و شاعران قرن بیستم، در تاریخ ۱۰ فوریه ۱۸۹۸ در شهر آوگسبورگ آلمان به دنیا آمد. او در طول زندگی خود به عنوان نویسنده، کارگردان و نظریهپرداز تئاتر شهرت یافت و تأثیر قابل توجهی بر هنر و ادبیات مدرن گذاشت.
برشت دوران تحصیل خود را در دانشگاه مونیخ آغاز کرد و ابتدا به مطالعه پزشکی پرداخت اما به سرعت علاقهاش به ادبیات و هنر او را به سوی نویسندگی کشاند. در دهه ۱۹۲۰، برشت با انتشار نمایشنامههایی چون “طبلها در شب” و “بعل” توجه منتقدان را به خود جلب کرد. او به تدریج سبک منحصر به فردی را توسعه داد که بعدها به عنوان تئاتر اپیک شناخته شد.
تئاتر اپیک برشت با هدف ایجاد فاصلهگذاری میان مخاطب و اجرا شکل گرفت تا بیننده بتواند به جای همذاتپنداری با شخصیتها، درباره مسائل اجتماعی و سیاسی نمایش فکر کند. این روش از تکنیکهایی مانند استفاده از روایت مستقیم، موسیقی و تغییرات ناگهانی در صحنه بهره میبرد تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
یکی از مشهورترین آثار برشت “مادر کوراژ و فرزندانش” است که در سال ۱۹۳۹ نوشته شد. این نمایشنامه داستان زنی است که در طول جنگ سیساله اروپا از طریق فروش کالاهای جنگی تلاش میکند زنده بماند. برشت با این اثر به نقد جنگ و تأثیرات مخرب آن بر انسانها پرداخت.
در دوران حکومت نازیها، برشت به دلیل دیدگاههای سیاسیاش مجبور به ترک آلمان شد و به کشورهای مختلفی مانند دانمارک، سوئد، فنلاند و ایالات متحده مهاجرت کرد. او در این دوران به نوشتن و پژوهش ادامه داد و آثار مهمی چون “زندگی گالیله” و “خدایان کوچک” را خلق کرد.
می گویند : زمانی که داری ، بخور و بنوش و شادباش ، اما چگونه می توانم بخورم و بیاشامم هنگامی که می دانم آن چه را که خوردنی است ، از دست گرسنه ای ربوده ام و تشنه ای به لیوان آب من محتاج است. برتولت برشت
پس از پایان جنگ جهانی دوم، برشت به آلمان شرقی بازگشت و در شهر برلین مستقر شد. او در این دوران گروه تئاتر برلینر انسامبل را تأسیس کرد که به یکی از مهمترین مراکز تئاتر جهان تبدیل شد. برشت تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۶ به فعالیتهای هنری و آموزشی ادامه داد.
میراث برتولت برشت همچنان در جهان هنر و تئاتر باقی است. ایدههای او درباره نقش اجتماعی هنر و اهمیت نقد اجتماعی همچنان موضوع بحث و پژوهش هستند. آثار او نه تنها الهامبخش نسلهای جدیدی از هنرمندان بودهاند بلکه به عنوان ابزارهایی قدرتمند برای بررسی و تحلیل مسائل پیچیده اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
وی نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی با گرایش های سوسیالیستی و کمونیستی بود . برشت را بیشتر به عنوان برجسته ترین نمایشنامه نویس تئاتر روایی – که نقطه مقابل تئاتر دراماتیک است – و نیز به سبب نمایشنامه های مشهورش می شناسند . اما برتولت علاوه بر این که نمایشنامه نویسی موفق و کارگردانی بزرگ بود ، شاعری خوش قریحه نیز بود و شعرها ، ترانه ها و تصنیف های پرمعنا و دل انگیز بسیاری سرود .
شعرهای نمایشی او از مهم ترین آثار وی است که به صورت سرود ، تصنیف یا ترانه وارد نمایشنامه های او شده و به مناسبت های موضوعی خاص یا برای غنا بخشیدن به موضوع و افزایش اثر گذاری به صورت پیش درآمد ، میان پرده ، موخره یا درمیان متن آورده شده اند. این شعرها اغلب ظنزآمیز یا هزل آمیز هستند و زیر پوسته ی شوخ طبعانه ی خود مفاهیم بسیار جدی و آگاه کننده داشته و پیام رسان ایده های نقادانه و اجتماعی برشت هستند . بیشتر نمایشنامه های او دربرگیرنده یک یا چند سرود و ترانه و شعر میباشد .
در نهایت، برتولت برشت نه تنها به عنوان یک نمایشنامهنویس بزرگ شناخته میشود بلکه به عنوان اندیشمندی که توانست هنر را به ابزاری برای تغییر اجتماعی تبدیل کند، جایگاه ویژهای در تاریخ ادبیات و تئاتر دارد. او با آثارش به ما یادآوری میکند که هنر میتواند فراتر از سرگرمی باشد و نقشی فعال در شکلدهی به جامعه ایفا کند.