روزنوشته های کلانتر پفک (۳۰)

t روزنوشته های کلانتر پفک (۳۰)

اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها

یاسمن رضائیان

پفک و بازگشت به روتین زندگی.سایت نوجوان ها (1)خب دوستان گلم می دانم امروز تاخیر داشته ام و خیلی منتظرم مانده اید. اما این تاخیر دلیل دارد. راستش من پنج شنبه سرما خورده بودم. بله، حالم خوب نبود و در خانه مانده بودم. می خواستم امروز هم مثل دیروز و پریروز کلانتری محل را به پشتک بسپارم ولی دیدم نه، باید خودم دست به کار شوم. نه اینکه پشتک خوب کلانتری نمی کند، اتفاقا کیفیت کلانتری اش در این دو روز به من نشان داد که خیلی هم خوب از پس این کار برمی آید و در آینده کلانتر خوبی می شود اما دیگر باید از جایم بلند می شدم. خب پنج شنبه و جمعه را به اندازه کافی استراحت کردم و امروز دیگر روز تلاش بود. نمی دانید وقتی از خانه بیرون آمدم و دوباره سر کارم برگشتم چه حس خوبی داشتم. هنوز چند قدمی از خانه دور نشده بودم که پشتک جست و خیز کنان به طرفم دوید و گفت: «وااای کلانتر، برگشتید؟ چقدر خوشحالم دوباره شما را توی محله می بینم. حالتان خوب شد؟» 
خلاصه که امروز یک چیز را متوجه شدم. اینکه روتین زندگی آدم اگر حتی خسته کننده و سخت باشد باز هم برای آدم لذت بخش است و اگر چند روزی را از این روتین دور باشد دلش برای برگشتن به آن تنگ می شود. مطمئنا برای شما هم این ماجرا پیش آمده. دیده اید وقتی چند روز به سفر می روید آخرش دیگر دلتان می خواهد برگردید به زندگی عادی و خانه تان؟ خب همین نشان می دهد تفریح و استراحت هرچقدر هم خوب باشد روتین زندگی یک چیز دیگر است. چون در این روتین است که آدم برنامه می ریزد و به هدف هایش می رسد. خدایا، ممنونم که دوباره حالم خوب شد و به محله برگشتم.
نتیجه می گیریم: کلانتر پفک می گوید تفریح و استراحت خیلی خوب است اما آن هم حدی دارد و در برنامه روتین و مشخص زندگی است که آدم پیشرفت می کند و به هدف هایش می رسد. پیشنهاد می شود مثل کلانتر پفک فکر کنید ببینید تا حالا چندبار از اینکه از تفریح و استراحت به روتین زندگی برگشته اید خوشحال شده اید. بعد، از اینکه چنین روتینی دارید خوشحال باشید.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
نوای روز هشتم محرم ، حضرت علی اکبر (ع)

 

t روزنوشته های کلانتر پفک (۳۰)
امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *