اهمیت برقراری ارتباط با دیگران در اجتماع

اهمیت برقراری ارتباط با دیگران در اجتماع

ما علاقه زیادی به برقراری ارتباط با دیگران داریم تا با این کار، شادتر زندگی کنیم.اما سوال اینجاست که یک مکالمه صحیح چگونه است؟ چطور می توان از افراط کردن در برقراری ارتباط، جلوگیری کرد؟اگر مایل به دانستن پاسخ سوالات بالا هستید، خواندن این متن را از دست ندهید.

قبل از هر چیز باید تعریفی از ارتباط داشته باشیم.

ارتباط، هر عمل متقابلی است که شامل انتقال پیام باشد.

به این تعریف توجه کنید. این تعریف از اجزایی تشکیل شده:

الف) عمل متقابل: این واژه نشان دهنده دو طرفه بودن ارتیاط است.

ب) انتقال: احسان دوستش را از دور می بیند و دستش را تکان می دهد ولی دوستش او را نمی بیند. به نظر شما آیا ارتباطی ایجاد شده؟ پس در یک ارتباط، پیام نه تنها باید فرستاده شود، بلکه باید دریافت نیز گردد.

ج) پیام: پیام به هر صورتی می تواند ارسال و دریافت گردد. مثلا: تکان دادن سر، که نشانه سلام است یا بالا بردن ابرو که نشانه تعجب می باشد.

اهمیت برقراری ارتباط با دیگران

به نظر شما اگر ارتباطی صورت نگیرد دنیا به چه شکلی در می آید؟ تصور کنید یک شبانه روز با کسی به هیچ صورتی ارتباط برقرار نکنید چه اتفاقی می افتد؟به عکس کشتی توجه کنید و کشتی را به عنوان یک رابطه در نظر بگیرید. حال ادامه بحث را دنبال کنید.

%da%a9%d8%b4%d8%aa%db%8c

درست همانند کشتی که برای غرق نشدن نیاز به شرایطی دارد، برای آن که یک رابطه نیز باقی بماند شرایطی باید برقرار شود مثل احترام، درک متقابل، شناخت کافی.

عواملی نیز وجود دارد که رابطه را خراب می کند درست همانند یک ساحل صخره ای یا طوفان شدید که می تواند موجب غرق شدن کشتی شود. مثل خیانت، عدم احترام متقابل.

به نظر شما چه عواملی باعث موفقیت در رابطه و چه عواملی باعث تخریب رابطه می شود؟

اریک فروم در کتاب “هنر عشق ورزیدن” کیفیاتی را به رشته تحریر درآورده که موجب ایجاد یک رابطه خاص می شود.

1- احترام: احترام گذاشتن به دیگران یعنی گرامی داشتن. به نحوی با فرد برخورد شود که نشان دهد برای شما ارزنده است.

2- مسئولیت: یعنی دیگران می توانند به شما اعتماد کنند، شما می توانید وظایف محوله را انجام دهید.

3- تفاهم: دارای حس تفاهم بودن یعنی از فرد دیگر مطلع بودن، از احساس او آگاه بودن.

4- اهمیت دادن: یعنی به احساسات، نیازها و خواسته های او توجه و علاقه نشان دادن. یعنی احساس عشق یا دلبستگی به یک فرد داشتن.

5- تلاش: یعنی سعی و کوشش به کاربردن به نحوی که به نفع هر دو طرف باشد.

بهترین روابط بین آن دو نفری برقرار می شود که در تمام این کیفیات سهیم باشند. متاسفانه بسیاری از روابط از رابطه کامل فاصله بسیار زیادی دارند.

انواع مختلف دوستی

یکی از ارتباطات، ارتباط با همسالان می باشد که  در سنین اولیه بلوغ شکل می گیرد.

بهترین دوستتان را به یادآورید. به نظرتان دوستتان چه ویژگی هایی دارد که این عنوان را به خود گرفته است؟

بیایید یک تمرینی را با هم انجام دهیم. این تصویر را برای خودتان رسم کنید.

%d9%87%d8%af%d9%81

– نام خود را در مرکز دایره بنویسید.

– نام یا نام های نزدیکترین دوست یا دوستان خود را در دایره مجاور بنویسید.

– اسامی دوستان معمولی خود یا دوستانی که با آنان صحبت می کنید یا ناهار می خورید ولی روابطتان به میزان دوستان نزدیک و صمیمی نیست را در دایره مجاور بیرونی بنویسید.

– نام آشنایان، افرادی که برخی اوقات با آنان صحبت می کنید، اما آنان را دوست خود نمی دانید را در دایره بیرونی بنویسید.

برخی دوستان نزدیک متعددی دارند در حالی که سایرین فقط یک دوست ویژه دارند. عده ای دوستان معمولی زیادی دارند و شماری دیگر آشنایان بسیار.

حال به سوالات ذیل برای شناخت بهتر خود پاسخ دهید.

چگونه تعیین کردید که چه کسی در داخلی ترین دایره و چه کسی در بیرونی ترین دایره باشد؟

نزدیک ترین دوستان شما چه سنینی دارند؟ دوستان معمولی چطور؟

دوستان شما بیشتر از هم جنس های خودتان هستند یا غیر همجنس؟

اهمیت برقراری ارتباط

گی می دو پاسان می گوید (Guy de Maupassant): این مواجهه با آدم هاست که زندگی را ارزشمند می کند.

همه ما نیاز به برقراری ارتباط و متعلق بودن به اجتماعات مختلف داریم و به همین دلیل است که ارتباطات مثبت ما با دیگران، موجب بهبود وضعیت ذهنی و ایجاد رضایت بیشتر از زندگی می شود.
مداومت داشتن بر روابط اجتماعی برای داشتن یک زندگی شاد و رضایت بخش، حیاتی است. ارتباط با دیگران می تواند کلامی و یا غیر کلامی باشد. ما حتی می توانیم تنها با یک لبخند، با دیگران ارتباط برقرار کنیم. عنصر اصلی تعاملات مثبت اجتماعی، ارتباط برقرار کردن به شکل سالم است. اما این ارتباط سالم چیست؟

یک مدل ساده برقراری ارتباط، شامل یک فرستنده، یک گیرنده و یک پیام کلامی یا غیر کلامی است که توسط فرستنده ایجاد و توسط گیرنده آنالیز می شود. همچنین شامل یک واکنش نیز هست که همان پاسخ گیرنده به فرستنده است و می تواند کلامی یا غیر کلامی باشد و آخرین جزء هم همان چیزی است که می تواند موجب ایجاد اختلال در برقراری ارتباط شود. نظیر حضور صداهای مزاحم در یک ارتباط کلامی.

اهمیت برقراری ارتباط با دیگران در اجتماع
ایجاد پیام، توسط فرستنده پیام انجام می شود که یک فکر را به یک پیام قابل انتقال تبدیل می کند و دریافت پیام توسط گیرنده صورت می گیرد. طی این انتقال پیام، حوادث زیادی رخ می دهد و در حقیقت هیچ پیامی نیست که کاملا دست نخورده از فرستنده به گیرنده برسد. آنچه ما به عنوان گیرنده، از دریافت یک پیام برداشت می کنیم، هرگز با آنچه حقیقتا به عنوان پیام، ارسال شده است، یکسان نیست.

این موضوع به این خاطر است که هر یک از ما فیلترها و روش های تحلیل مخصوص خود را داریم که موجب می شود به جهان، نگاه خاص خودمان را داشته باشیم. آنچه موجب پیچیده تر شدن برقراری ارتباط می شود، این حقیقت است که آنچه فرستنده به عنوان پیام ارسال می کند، صرفا بیان واقعیت نیست. ما فقط برای بیان محتوای افکار خود به دیگران نیست که صحبت می کنیم، بلکه بسیاری اوقات ما صحبت می کنیم تا به خودمان هم بگوییم که درباره موضوع مورد صحبت، چگونه فکر می کنیم.

فریدمن شولیس ون تان Fried mann schulz von thun روان شناس آلمانی  خاطر نشان می کند که هر پیام، دارای 4 وجه است.

1- حقیقت: آنچه من در حال اطلاع دادن راجع به آن هستم. ( اطلاعات مبتنی بر واقعیت)
2- آشکار سازی خود: آنچه من درباره خودم، آشکار می کنم. (اطلاعاتی راجع به فرستنده پیام)
3- ارتباط: آنچه من درباره تو فکر می کنم.
4- درخواست: آنچه من می خواهم تو را به آن وادارم. (تلاش برای اثر بر گیرنده)

هیچ وقت تاکید گوینده بر همه این وجوه نیست و تاکید، می تواند به اشکال متفاوتی درک و فهمیده شود. برای مثال، این پیام یک مرد که ” ظرف شکرپاش خالی است” تاکیدی بر این حقیقت ندارد که شکرپاش خالی است بلکه یک اعلان به همسرش است که شکرپاش را پر کند.

 ارتباط با دیگران

برای اینکه مساله پیچیده تر شود، بگذارید موضوع دیگری را بیان کنیم! هر یک از ما به عنوان گیرنده، تمایل داریم که یکی از 4 وجه یک پیام را بشنویم که گوش ما به دلایل مختلف برای شنیدن آن تقویت شده است. (شنیدن حقیقت، شنیدن نوع شخصیت طرف مقابل، شنیدن نوع تفکر طرف مقابل درباره خودمان و یا شنیدن یک درخواست)

برای مثال اگر همسر مرد مورد مثال، عادت به شنیدن نوع تفکر طرف مقابل درباره خودش داشته باشد، ممکن است پیام شوهرش را اینگونه تفسیر کند: ” تو بسیار بی مسئولیتی. چرا که فراموش کردی ظرف شکرپاش را پر کنی” و لذا با عصبانیت به همسرش پاسخ می دهد: ” خودت هم چندان آدم مسئولیت پذیری نیستی و هنوز هم چراغ آشپزخانه را درست نکردی” همانطور که می بینید این مکالمه از نوع ناسالم است.

تاکید هر یک از گیرنده و فرستنده بر یک وجه از این 4 وجه، می تواند موجب ایجاد یک سد در مقابل ایجاد یک ارتباط سالم شود. این مهم است که بفهمیم آنچه ما می شنویم، الزاما آن چیزی نیست که گوینده سعی در بیان آن داشته است. به این موضوع فکر کنید که شنیدن کدام یک از این وجوه در ما تقویت شده است. مثلا برای درخواست؟ آیا شما از هر جمله ای یک درخواست و تقاضا را می شنوید؟

برای آنکه ما وارد روابط سالم با دیگران شویم، نیاز داریم که در مورد هر یک از این 4 وجه هشیار باشیم. لذا دفعه بعدی که احساس کردید از یک جمله برای مثال یک درخواست شنیده اید، برگردید و به هر یک از این 4 وجه فکر کنید. ببینید به چه اشکال دیگری می توانید این جمله را تحلیل کنید. سعی کنید با سوال کردن از گوینده، منظور اصلی او را متوجه شوید.

 

چه کنیم اگر در یک رابطه ارتباط کافی وجود ندارد؟

مورگان اسکات پک (M. Scott peck) روان شناس آمریکایی می گوید: شما نمی توانید هم زمان به حرف های کسی گوش دهید و در عین حال کار دیگری را انجام دهید.

یکی از مهارت های اصلی در برقراری ارتباط، گوش دادن است. روابط عمیق و مثبت زمانی ایجاد می شوند که طرفین به یکدیگر گوش دهند. لذا اگر حس می کنید ارتباط کافی با طرف مقابل برقرار نمی کنید، شاید به این دلیل باشد که هیچ یک از شما به خوبی به طرف مقابل خود گوش نمی کند. در این جا رایج ترین خطاهای موجود در هنگام شنیدن را با هم مرور می کنیم.

– فکر کردن در مورد یک موضوع دیگر (حتی موضوعی به سادگی لیست خریدهای روزمره)
– قضاوت کردن راجع به آنچه گوینده در حال بیان آن است.
– گوش کردن با یک نگرش یا تفکر خاص نسبت به موضوعی که گوینده در حال بیان آن است.
در حقیقت، فعالانه گوش کردن چیزی بسیار فراتر از سکوت کردن صرف است. هنری است که نیازمند داشتن علاقه به طرف مقابل است. همچنین داشتن یک ذهن کنجکاو به جای یک ذهن پیشگو نیز ضروری است.

شنیدن فعالانه شامل موارد زیر است:

– داشتن مداخله غیر زبانی (نشان دادن هیجان و علاقه)
– توجه داشتن به طرف مقابل به جای توجه کردن به افکار درونی
– قضاوت نکردن
– سکوت به جا

یک تمرین رایج برای رفع این مشکل، آن است که یک گروه دو نفره تشکیل دهید. نفر اول برای 10 دقیقه صحبت کند و در طول این مدت، طرف مقابل بایستی با چهره و سوالات کوتاه و به جا، سعی کند که قوانین موجود در شنیدن فعال و صحیح را رعایت کند. سپس جای نفر اول و دوم عوض شود.

با انجام این تمرین خواهید فهمید که شنیدن فعالانه برای 10 دقیقه کاری سخت است و گویا این زمان، بسیار طولانی تر از 10 دقیقه می گذرد. اما انجام این تمرین یکی از روش های بسیار موثر برای آن است که یاد بگیرید که چگونه یک شنونده خوب باشید.

چگونه در روابط شخصی خود، بهتر ارتباط برقرار کنید؟

جبران خلیل جبران (Kahil Gibran)  نویسنده شهیر لبنانی – آمریکایی می گوید: فکر مانند پرنده ای آزاد است که در قفس کلمات بال می زند اما نمی تواند پرواز کند.

یک تکنیک عالی برای بهبود وضعیت روابط در هر رابطه شخصی، روش بدون خشونت Marshal B Rosenberg است که اساس آن داشتن اشتیاق و توانایی در بررسی و حل مسائل با یکدیگر، بدون قضاوت کردن یکدیگر است. این روش مهم است زیرا هر زمان شما سعی در تغییر طرف مقابل کنید، ناخودآگاه در او ایجاد مقاومت خواهید کرد.

این روش برای بحث کردن راجع به موضوعی که ذهن شما را مشغول کرده است، بسیار مناسب است. برای مثال، در یک قرار ملاقات، طرف مقابل دیر می رسد و شما بسیار عصبانی هستید. برای دستیابی به یک نتیجه مثبت از مکالمه خود، از روش زیر استفاده کنید:

1- اول از همه سعی کنید که آنچه را مشاهده کردید، بدون تفسیر کردن بیان کنید. برای مثال وقتی کسی دیر به یک قرار ملاقات رسیده، صرفا بگویید: “او دیر کرده است.” تفسیر شما ممکن است این باشد که این قرار ملاقات، اهمیت چندانی برای وی نداشته است. لذا به جای بیان نتیجه تفسیر و تحلیل خود، صرفا بگویید: “دیر رسیدید.”

این صرفا یک بررسی است که بدون هیچ گونه ارزیابی بیان شده است.

2- در مرحله دوم، این نکته مهم است که احساسات خود را بیان کنید. دعواها معمولا ناشی از پنهان کردن احساسات هستند. اول مطمئن شوید که خودتان درک درستی از احساسات خود دارید، سپس آن را بدون هیچ گونه قضاوتی بیان کنید. در مورد مثال مورد بررسی می توانید بگوئید: “من ناراحتم چون احساس می کنم این قرار ملاقات، چندان هم برای شما مهم نبوده است.”

3- در مرحله سوم لازم است شما آنچه را که به آن نیاز دارید، درک کنید و سپس آن را بیان کنید. با این کار شما به طرف مقابل این فرصت را می دهید که از نیاز شما آگاه شود. در مورد مثال مورد بررسی می توانید بگویید: “من دوست دارم که دیگران برای وقت من ارزش قائل شوند.”

4- در قدم چهارم بایستی یک درخواست شفاف و واضح مطرح کنید. طرف مقابل شما باید چه کاری انجام دهد که موجب شود شما احساس کنید که به آنچه نیاز داشته اید دست یافته اید. مثلا می توانید بگویید: “برای همین هم هست که از شما می خواهم سر وقت برای قرارهایمان حاضر شوید.”

گرچه یادگرفتن این روش کمی سخت است اما وقتی آن را بیاموزید و در روابط خود آن را به کار بگیرید، خواهید دید که تا چه حد در بهبود روابط شما تاثیرگذار است، چرا که شما طرف مقابل خود را با همه خطاهایی که مرتکب شده، پذیرفتید و در یک برخورد فاقد هرگونه خشم و خشونت، آنچه موجب خوشحالی شما خواهد شد را به وی اطلاع داده اید.

ترجمه شده از سایت psychologyprogram.com

 

۱۰ اشتباه متداول در مکالمات روزمره

مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
نویسنده :
لینک کوتاه این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها