یکی از مهم ترین عناصر داستان نویسی زاویه دید است.حال بابد بدانیم زاویه دید به چه معناست؟
زاویه دید یا نقطه نظر شیوه ایست که داستان به وسیله آن روایت می شود.
نکته اینجاست که زاویه دید در جذب مخاطب بسیار اهمیت دارد و اولین گام برای نوشتن داستان انتخاب زاویه دید مناسب با موضوع های مختلف است.عمدتا دو زاویه دید کلی برای داستان تعریف کرده اند ولی این روزها زاویه دید های متفاوتی توسط نویسندگان جوان وارد دنیای داستان نویسی شده است.
زاویه دید اول شخص مفرد
یکی از زاویه دید ها اولین شخص مفرد است که راوی داستان یکی از شخصیت های داستان است و داستان بدین گونه روایت می شود :
چندسالی میشد که پدر را از دست داده بودیم و همه مان کم کم به نبودنش عادت کرده بودیم و من….
نکته قابل توجه در این زاویه دید این است که شخص راوی از همه ماجرا خبردار نیست و مخاطب را همراه خود وارد ماجرا می کند.
زاویه دید دانای کل
زاویه دید دیگر دانای کل است که اگر بخواهیم تشبیهش کنیم مثل دوربین در فیلم است، از همه چیز خبر دارد ولی از ذهن شخصیت ها خبر ندارد.از امروز هر داستانی که میخوانید به زاویه دیدش توجه کنید و ببینید چه نکته مهمی رعایت شده است.
تا الان با دو زاویه دید آشنا شدیم، یکی اول شخص مفرد که راوی یکی از شخصیت های داستان است و دیگری دانای کل که روای شخصی جدای از قصه است و داستان را روایت می کند.
حالا می خواهیم زاویه دید های دیگر را بررسی کنیم.
زاویه سوم شخص یا همان دانای کل به دو صورت وجود دارد.
یکی سوم شخص عینی یا نمایشی که روایتگر از آدم های داستان نیست و بلکه بیرون از داستان آنچه روی می دهد باز می گوید اما افکار هیچ کدام از افراد را بازگو نمی کند مثل دوربین.
دیگری دانای کل کلاسیک است که روایتگر بیرون از داستان و سوم شخص است ولی می تواند به ذهن همه آدم ها نفوذ کند و از افکار و احساسات شخصی شان باخبر شود که این شیوه امروز خیلی مورد پسند نیست.
یک زاویه دید دیگر دوم شخص است که جز زاویه دید های خیلی خاص است. نویسنده خواننده را وا می دارد که تصور کند یکی از شخصیت های داستان است. اگر بخواهم کتابی را با این زاویه دید معرفی کنم کتاب آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی است.
یک سری زاویه دید هم وجود دارد که بدون راوی است. مثلا چی؟
مثلا خاطره ها که یک سری اتفاق تنها تعریف شده است.
یک سری داستان ها که نامه است مثلا کتاب بابالنگ دراز اثر جین وبستر یا کتاب از به نوشته رضا امیرخانی.
یا مثلا داستان هایی که فقط دیالوگ هستند شبیه نمایشنامه ولی فرقشان این است که نمایشنامه توضیح صحنه دارد و برای تئاتر نوشته می شود ولی داستان اینگونه نیست.
دوستان عزیز انتخاب زاویه دید مناسب در داستان بسیار مهم است. همیشه قبل از شروع داستان به این فکر کنید که داستان را چگونه روایت کنید و زبان و لحن داستان (که در آینده راجع به آن صحبت خواهیم کرد) را براساس زاویه دیدتان انتخاب کنید.
چون این مبحث بسیار مهم است باز هم سعی کنید یک سوژه را با زاویه های مختلف بنویسید که به خوبی این مطلب را بیاموزید.