شعر حدیث حیا

t شعر حدیث حیا

مدتی پیش در برنامه مشاعره شبکه آموزش شعر حدیث حیا که سروده پروانه نجاتی است به وسیله سیده زهرا شایگان خوانده شد و مورد توجه بسیاری قرار گرفت.

flower.nojavanha

زهرا مامان بیا صمیمی باشیم  —  مثل دو تا دوست قدیمی باشیم
بیا با هم حرف بزنیم بخندیم  —  در رو به روی غصه ها ببندیم
درسته دختر خوبه دلبر باشه  —  تو خوشگلی از همه کس سر باشه
جلوه تو ذات دختره می دونم  —  کار خداست مقدره می دونم
همه می گن دخترا برگ گلن  —  دادش میگه البته یه کم خلن
چسب روی دماغ یعنی که زشتن  —  به فکر خط خطی سرنوشتن
پشت این رنگ و روغنا دروغه  —  پشت اینا یه طرح بی فروغه
مردا میگن که خوشگلا نجیبن  —  راستش و بخوای دخترا مثل سیبن
سیب زمین افتاده بو نداره  —  رهگذر هم پا رو دلش می ذاره
سیب های روی شاخه چیدن دارن  —  از دست باغبون خریدن دارن
بهار خانوم دل نگرون توام  —  دلواپس روز خزون توام
حالا که می خوای بری توی خیابون  —  خودتو بگیر چراغ نده تو میدون
وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم  —  به دو می خواست بره به سمت آدم
زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانوم  —  چه میکنی فردا با حرف مردم
روتو بگیر با این لپای داغت  —  بشین بذار آدم بیاد سراغت
آره مامان اینم حرف کمی نیست  —  حجب و حیا قصه مبهمی نیست
این روسری یعنی که تو نجیبی  —  شکوفه معطر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده  —  نباشه گلبرگها اسیر باده
زلفاتو از روسری بیرون نذار  —  چشمای هیزو سمت زلفات نیار
مردای خوب پرده دری نمی خوان  —  عشقای لوس سرسری نمی خوان
باید بدونی زندگی بازی نیست  —  توهم قرص های اکستازی نیست
اونهایی که پلاس کافی شاپن  —  احساسات دخترارو می قاپن
اونی که می ره پارتی های شبونه  —  تو کار و بار انگل دیگرونه
مردای خوب کاری و اهل دلن  —  مردای بد توی خیابون ولن
مردای خوب فقط نجابت می خوان  —  از زنشون غرور و غیرت می خوان
علاف مو فشن که مرد نمیشه  —  تا لنگ ظهر به رختخواب سیریشه
مردی که قیچی میزنه به ابرو  —  از اون نگیر سراغ زوروبازو
مردی که بند انداخته، مرده؟ نه نیست  —  برا کسی شریک درده ؟نه نیست
جوهر مردی نداره، زغاله  —  نه مرده و نه زن؛ تو حس و حاله
برقِ لب و کرم که اومد تو کار  —  مردونگی برو خدا نگه دار
ابرو کمون خیابونا شلوغن  —  پر از فریب حرفای دروغن
دوسِت دارم دیونتم، اسیرم  —  یه روز اگه نبینمت می میرم
یک دو روز بعد تو همین خیابون  —  یه لیلی دیگه ست کنار مجنون
برا کسی بمیر که راستی مرده  —  جر نزنه، نپیچه، برنگرده
بله به کسی بگو که عاشق باشه  —  تو حرف عاشقونه صادق باشه
یعنی باید شیفته روحت باشه  —  تشنه چشمه شکوهت باشه
آره گلم سرت رو درد نیارم  —  این لوده بازی ها رو دوست ندارم
گیس طلایی به چشماشون زل نزن  —  با فوکلات به دستاشون پل نزن
همپای دخترای بد راه نرو  —  با چشم باز مامان توی چاه نرو

پروانه نجاتی/ شیراز

 

t شعر حدیث حیا
امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
روستای مشهد اردهال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *