حرف هایی که کهنه نمی شوند ، نکته های مهم و شنیدنی از یزرگان
به گوینده نگاه نکن، حرف را در نظر بگیر.[ادامه مطلب]
هرگز یاور ستمکار نباش.[ادامه مطلب]
اگر درباره کسی مشکوک هستید، به دوستانش نگاه کنید.[ادامه مطلب]
یا دانشمندی زبان دار و گویا باش و یا شنونده ای علم نگهدار، مبادا جز[ادامه مطلب]
درباره آنچه از آن شناختی نداری، سخن مگوی.[ادامه مطلب]
با نیکان بدی مکن، چه آنان را از نیکی باز می داری.[ادامه مطلب]
عده ای زیر درختی غذا می خوردند. ملانصرالدین گفت: الحمدالله که خداوند به شما روزی[ادامه مطلب]
روزی شاعری برای ملانصرالدین شعری خواند. ملا گفت: شعر بی سر و تهی گفته ای.[ادامه مطلب]
از ملا نصرالدین پرسیدند: وقتی ماه نو در آسمان پیدا می شود، ماه کهنه را[ادامه مطلب]
شبی ملا نصرالدین زنش را از خواب بیدار کرد و گفت: زود باش عینک مرا[ادامه مطلب]
جنازه ای را به سمت قبرستان می بردند. پسر ملانصرالدین پرسید، بابا چی توی اون[ادامه مطلب]
زن به ملا نصرالدین گفت: دیشب خواب دیدم که یکصد دینار به من دادی. ملا[ادامه مطلب]
از بهلول پرسیدند که وقت طعام خوردن کی است؟ گفت: غنی را وقتی که گرسنه[ادامه مطلب]
از ملا نصرالدین پرسیدند: چرا آب دریا شور است؟ ملا پاسخ داد: چون در دریا[ادامه مطلب]
یه راننده مسافرکِش در مسابقه ی رالی با وجودی که رانندگیش از همه بهتر بود[ادامه مطلب]
مردی داشت دور حیاط می چرخید . دوستش پرسید چیکار می کنی ؟ گفت :[ادامه مطلب]
معلم : چرا ما بیشتر میوه ها را نپخته می خوریم ؟ دانش آموز :[ادامه مطلب]
مردی وارد فروشگاه الکتریکی شد که یک مهتابی بخرد . اما اسم مهتابی را فراموش[ادامه مطلب]
یکی لامپ خونشون سوخت ، پماد سوختگی بهش زد ، روشن شد ![ادامه مطلب]
طبیب گفت : مهارت من چنان است که مرده را زنده می کنم . مردی[ادامه مطلب]
از بهلول پرسیدند : تلخ ترین چیز کدامست ؟ گفت : حقیقت . پرسیدند :[ادامه مطلب]
در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید ، زیرا به هر کس هر چه[ادامه مطلب]
اگر یاد بگیرید که به مشکلات خود بخندید ، پس همیشه چیزی دارید که به[ادامه مطلب]
دل همانند تن خسته می شود ، برای نشاط آن به سخنان تازه ی حکیمانه[ادامه مطلب]