مصاحبه با محمدحسین سلامی؛ بازیگر نوجوان

t مصاحبه با محمدحسین سلامی؛ بازیگر نوجوان

محمد حسین سلامی 2

محمد حسین سلامی نوجوان دوست داشتنی سیزده ساله ایست که علاوه بر بازیگری در زمینه خوانندگی و مداحی نیز فعال است. البته محمد حسین از ورزش نیز غافل نمی شود. عصر یک روز زمستانی به سراغ او رفتیم تا گپ و گفتی با این هنرمند نوجوان به بهانه حضورش در سریال زیر لب بشمار انجام دهیم.

خودتون رو برای ما معرفی کنید؟

من محمد حسین سلامی هستم در نقش سام، علیرضا و محسن، متولد سال ۱۳۸۱ و کلاس هفتم هستم. 

قبل از زیر لب بشمار، تجربه بازیگری داشتی؟

بله نقش های کم رنگی داشتم ولی کارهایی که نقش پر رنگ بود: زخم های رویا – تردید – پنجمین خورشید – توپ، شوت، شیشه – بلندگوهای افسانه ای – و همه بچه های ما. کلا فکر کنم ۱۲-۱۳ تا فیلم بازی کردم.

چی شد که برای زیر لب بشمار انتخاب شدی؟

من قدیم چون سابقه بازیگری داشتم و کلاس بازیگری رفتم زیر نظر خانم پرستو گلستانی و آقای علیرضا خمسه که اساتید بازیگری من بودند دوره بازیگری گذروندم و مدرک بازیگری هم گرفتم از این آموزشگاه. بعدش کارگردان ها و دستیار های اول فیلم های قبلیم معرفیم کردن به این فیلم.

از سریال زیر لب بشمار برامون بگو و نقشی که بازی میکردی؟

من از نقشی که بازی کردم خیلی راضی بودم و خیلی دوست داشتم این نقش رو. سام یک پسر پرخوری هست که مثلا نقش کمدین این فیلم رو بر عهده داره. من خودم هم خیلی دوست دارم فیلم های کمدی بازی کنم و یک بازیگر کمدی بشم و از هنرپیشه های کمدی الگو میگرم مثل آقای اکبر عبدی، آقای علیرصا خمسه و آقای علی صادقی و جواد رضویان.

شخصیت سام چقدر به شخصیت محمد حسین نزدیک هست؟

خیلی شبیه هست مثل پرخوری هاش مثل کارهایی که انجام میده. کلا خیلی شبیه هست نزدیک ۹۹ درصد به شخصیت خودم شباهت داره و یه جورایی نقش خودم رو بازی کردم و گریه هایی که توی فیلم داشتم واقعی بود چون قبلش حس می گرفتم برای سکانس و گریه هام طبیعی بود.

یه خاطره خوب یا یه خاطره بد از سریال برامون بگو؟

یه خاطر بد که بگم، یه سکانس بود که گریه شدید داشتم. سکانسی که توی بیمارستان بودم. اونجا بیشتر از همه سکانس ها گریه کردم و سعی کردم گریه رو واقعی تر و طبیعی تر نشون بدم. بعد بچه های صحنه برای شوخی به من گفتن اون صحنه ای که هست فایلی که برای تدوین ریختن توی کامپیوتر آقای صفری باز نمیشه و پاک شده و باید مجدد فیلمبرداری کنیم. بعد من توی سرویس بودم که داشتم برمی گشتم به خونه اینو شنیدم زدم زیر گریه و گریه واقعی کردم چون واقعا دلم سوخت. بیشتر از همه سکانس ها براش زحمت کشیده بودم که بعدش گفتن الکی گفتیم و چرا گریه می کنی و …

تجربه خواندن تیتراژ سریال چطور بود؟

چون من از قدیم کلاس مداحی و خوانندگی رفته بودم و الان مداحی می کنم توی هیئت و خیلی استعداد دارم تو خوانندگی و تیتراژ آخر رو با همراهی یکی از دوستای خوبم آقای سید سامان میرحسینی و آقای میرآقا خوندم.

کار سختی بود؟

نه ما تو سر صحنه سه صفحه دیالوگ رو حفظ می کردیم این یه ذره چیزی نبود.

به بازیگری علاقه داری؟

بله خیلی علاقه دارم و دوست دارم در آینده ادامه بدم و شغل بازیگری بعد از درس خوندن برام خیلی مهمه و دوست دارم در آینده رشته کارگردانی بخونم و در کنارش بازیگری هم بکنم. دوست دارم حرفه کارگردانی رو یاد بگیرم و بازیگر و کارگردان بشم.

بازیگری رو از کی شروع کردی؟ فکر میکردی یه روز بازیگر بشی؟

از کلاس اول بازیگر شدم. قبلا خودم به فیلم خیلی علاقه داشتم و فیلم خیلی می دیدم ولی فکر نمیکردم خودم یه روز بازی کنم اما دوست داشتم و بالاخره به آرزوم رسیدم. رفتم کلاس و دوره دیدم و تلاش کردم. مادربزرگم هم خیلی مشوقم بود.

الگو محمد حسین توی بازیگری کیه؟

آقای اکبر عبدی، آقای خسمه و آقای صادقی  هم بازیشون رو دوست دارم و هم اخلاقشون رو.

بازیگری سخته؟

هر کاری که انجام میدیم سختی های خودش رو داره کارگردانی و بازیگری و فیلمبرداری هر کدوم سختی های خودشون رو دارن. هر رشته ای که انتخاب کنی سختی خودش رو داره اما مهم اینه که تلاش کنی به هدفی که میخوای برسی و برای هدفت تلاش کنی.

همکاری با آقای صدیق چطور بود؟

آقای امیرحسین صدیق هم از نظر اخلاقی و هم از نظر بازی خیلی دوستشون داشتم و امیدوارم موفق باشن و کارهای دیگه ای باهاشون انجام بدم.

اگه قرار بود خودت توی سریال یه نقش بازی کنی کدوم نقش رو انتخاب می کردی؟ 

فکر میکنم وحید که مانی رحمانی بازی می کرد.

حرف پایانی؟

از آقای شهروان و خانم شهری و آقای جوان و آقای نصیری و خانم پروین شمشکی و همه دست اندرکاران این کار تشکر میکنم. خیلی زحمت کشیدن برای این کار و انشاءالله که همشون موفق باشن و به هدفی که دوست دارن برسن و همین طور از پدر و مادرم و مادربزرگم خیلی تشکر میکنم که مشوق و همراه من بودن.

منبع: 30namajavan.ir

t مصاحبه با محمدحسین سلامی؛ بازیگر نوجوان
1/5 - (1 امتیاز)
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
نابغه قرآنی ۱۴ساله: طلبه نمی‌شدم، معلمی را انتخاب می‌کردم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *